ایرانیان، بدون تعصب علوم را فرا می گرفتند
یکی از علل سرعت پیشرفت مسلمین در علوم این بوده است که در اخذ علوم و فنون و صنایع تعصب نمیورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر کس مییافتند بهره میگرفتند و به اصطلاح امروز روح «تعامل» بر آنها حکمفرما بود.
این رویه مسلمانان در احادیث نبوی سفارش شده است.
- پیامبر فرمودندصلیاللهعلیهوآلهوسلم:کلمه الحکمه ضاله المؤمن فحیث وجد ها فهو احق بها: همانا دانش راستین گمشدة مؤمنین است. هر جا آن را بیابد خودش به آن سزاوارتر است.
- حضرت علی نیز میفرماید:خذوا الحکمه و لو من المشرکین حکمت را بیاموزید حتی از مشرکین.
این روایتها زمینة وسعت دید و عدم تعصب داشتن مسلمین را فراهم کرد. مسلمانان بر اساس آنچه از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلمآموخته بودند خود را به دلیل این که اهل ایمانند صاحب و وارث اصلی حکمتهای جهان میدانستند و حکمت را نزد دیگری عاریت تصور میکردند و معتقد شده بودند که علم و ایمان نباید از یکدیگر جدا زیست کنند و حکمت در محیط بیایمانی بیگانه است و وطن حکمت قلب اهل ایمان است.
- جرجی زیدان می گوید: یکی از عوامل مؤثر در سرعت پیشرفت تمدن اسلام و ترقی علوم و ادبیات در نهضت عباسیان این بود که خلفا در راه ترجمه و نقل علوم از بذل هیچ چیز دریغ نداشتند و بدون توجه به ملیت و مذهب، همه دانشمندان را احترام میکردند.
از آنرو دانشمندان مسیحی و یهودی و صائبی در دربار خلف گرد میآمدند. زیدان داستان معروف مرثیه گویی سید شریف رضی را برای ابو اسحاق صائبی ذکر میکنند که یک مرد روحانی در مرثیه یک دانشمند کافر شعر میگوید و نتیجه میگیرد که مردم در تعصب و عدم تعصب از بزرگان ( سلاطین و خلفای )خویش پیروی میکند ولی این نتیجهگیری صحیح نیست و امثال شریف رضی دنباله رو خلفا نبودند.
سعه صدر و بلند نظری را از خلفا نیاموخته بودند. بلکه از شارع مقدس اسلام آموخته بودند که علم را به هر حال محترم در شمارد لهذا وقتی به سید اعتراض شد او پاسخ داد من علم را مرثیه گفتم نه شخص را.
- جرجی زیدان میگوید همین که مملکت اسلام توسعه یافت و مسلمانان از اثنای علوم فارغ شدند کم کم به فکر علوم و صنایع افتادند و برای خود همه نوع وسایل تمدن فراهم ساختند و طبعاً در حدود تحصیل علم و صنعت برآمدند و چون از کشیشان مسیحی مطالبی از فلسفه شنیده بودند.بیش از سایر علوم به فلسفه علاقهمند شدند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری