عصمت انبیاء
|
|
اين مسئله مطرح مي شود كه از چه راهي ميتوان اطمينان يافت كه وحي الهي به طور صحيح و سالم به دست مردم ميرسد؟ به ديگر سخن نياز اصلي به وحي، در مسائلي است كه عقل، راهي براي اثبات يا نفي آنها ندارد و نميتواند با ارزيابي مفاد و محتواي پيام، صحت و سقم آن را تشخيص دهد. جواب: مقتضاي علم و قدرت و حكمت الهي آن است كه پيام خود را سالم و دست نخورده به حكمت برساند. زيرا اگر خداي متعال نخواهد كه پيامهايش به طور صحيح به بندگانش برسد خلاف حكمت خواهد بود و ارادهي حكيمانهي الهي، آن را نفي ميكند و اگر خدا نداند كه پيام خود را از چه راهي و به وسيلهي چه كساني كه بفرستد كه سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهي او منافات خواهد داشت. و اگر نتواند وسايط شايستهاي را برگزيند و ايشان را از هجوم شياطين حفظ كند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود. به اين ترتيب مصونيت وحي با برهان عقلي ثابت ميشود. موارد ديگر عصمت به سه دسته تقسيم مي شوند: 1- عصمت فرشتگان 2- عصمت پيامبران 3- عصمت بعضي ديگر از انسانها مانند ائمهي معصومينعلیهالسلام و حضرت مريم و حضرت فاطمهسلاماللهعلیه. دو مسئله در مورد عصمت فرشتگان در غير تلقي و ابلاغ وحي وجود دارد: 1- عصمت فرشتگان وحي در آنچه مربوط به دريافت و رساندن وحي نيست. 2- عصمت ساير فرشتگان مانند موكلين ارزاق وكتابت اعمال و قبض ارواح. همچنين دو مسئلهي دربارهي عصمت انبياء در آنچه مربوط به رسالتشان نيست وجود دارد: 1- عصمت پيامبران از گناه و عصيان عمدي 2- عصمت ايشان از سحر و نسيان. عصمت پيامبران: شيعه معتقد كه پيامبران از آغاز تولد تا پايان عمر از همهي گناهان اعم از كبيره و صغيره معصومند و حتي از روي سهو و نسيان هم گناهي از ايشان سر نميزند ولي بعضي از طوايف ديگر عصمت انبياء را تنها از كبائر مي دانند و برخي ديگر از هنگام بلوغ و برخي از هنگام نبوت. چند نكتهي مهم: 1- منظور از معصوم بودن پيامبران يا بعضي ديگر از انسانها آن است كه شخص داراي ملكهي نفساني نيرومندي باشد كه در سختترين شرايط هم او را از ارتكاب گناه باز دارد. 2- لازمهي عصمت هر شخص ترك اعمالي است كه بر او حرام باشد. 3- واژهي گناه و معادلهاي آن مانند ذنب و عصيان كاربرد وسيعتري دارد كه شامل ترك اولي هم ميشود و انجام دادن چنين گناهاني با عصمت منافات ندارد:
تعداد بازدید ها: 22245