گرایش پلورالیستی در قبال گرایش مونیستی و وحدت گرایی است. ما در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی با این پرسش مواجه هستیم که کار در انحصار یک فرد یا یک گروه باشد، و یا در اختیار چند فرد یا چند گروه؟ اگر ما چند فرد یا چند گروه را برای انجام کاری بپذیریم آن را پلورالیسم گویند و در قبال آن اگر یک فرد یا گروه را پذیرفتیم این را مونیسم می گویند.زادگاه این واژه مغرب زمین است. در گذشته هر کس در کلیسا چند منصب داشت یا کسی که معتقد بود در کلیسا می توان چند منصب داشت پلورالیست خوانده می شد. اما امروزه در عرصه فرهنگی پلورالیست به کسی گفته می شود که در یک عرصه فکری خاص اعم از سیاسی، مذهبی، هنری و یا غیر آن صحت همه روش های موجود را بپذیرد. این گرایش نقطه مقابل اعتقاد به انحصارگرایی است: یعنی اعتقاد به اینکه تنها یک روش یا یک مکتب بر حق است و سایر روش ها و مکاتب نادرست می باشند.
پلورالیسم در عرصه های گوناگونی مطرح می شود. در هر کدام از این زمینه ها گاه به معنای پذیرش کثرت و نظرات مختلف در مقام عمل است، به این معنا که با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند و به نظر یکدیگر احترام بگذراند و اجازه اظهار نظر و رأی بدهند. این پلورالیسم عملی است. گاهی نیز به معنای پلورالیسم نظری و علمی به کار می رود، به این معنا که قائل به صحت همه انظار مختلف در عرصه سیاست یا فرهنگ یا اقتصاد یا دین بشویم، یا قائل شویم که همه انظار بخشی از حقیقت را در بردارند و چنان نیست که یکی حق محض و خالص و دیگری باطل و نادرست باشد.
در گذشته که جوامع به اندازه امروز توسعه نیافته و ارتباط آنها با یکدیگر کم بود مسأله خاصی به نام پلورالیسم مطرح نبود. اما امروزه با گسترش جوامع و ایجاد ارتباط گسترده در میان آنها این مسأله مطرح گردیده است، بخصوص پس از شدت گرفتن جنگ های فرقه ای و مذهبی و نتایج ویرانگر و خانمانسوز آنها این تفکر تقویت شد که مذاهب و عقاید دیگران را باید پذیرفت و با آنها از در آشتی در آمد، زیرا نفع جامعه انسانی در سازگاری مذاهب و مکاتب گوناگون با یکدیگر است.مبنای پلورالیسم در بعد عملی همزیستی مسالمت آمیز است. لذا توصیه می کنند که کثرت های موجود در جامعه به جای تنازع و اصطکاک با یکدیگر، نیروهای خود را صرف خودسازی درونی نمایند و با یکدیگر به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند. این سخن به این معنا نیست که همه گروهها یکدیگر را حق بدانند، بلکه باید وجود کثرت را بعنوان یک واقعیت بپذیرند. اما این منافاتی ندارد با آنکه هر گروهی خود را بر حق بداند و دیگران را بر باطل. در بعد نظری و علمی مقتضای پلورالیسم این است که انسان نباید سخت گیر و مطلق گرا باشد و روی یک فکر خاص تعصب بورزد و آن را صددرصد صحیح و حق بداند. در حقیقت بازگشت آن به نوعی شک گرایی در بعد معرفت شناسی است.
منابع
مصباح یزدی، محمد تقى، پرسشها و پاسخها ، ج 4 ، پلورالیسم و آزادی
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد