برهان قیاسی است مرکب از مقدمات یقینی که ذاتا نتیجه یقینی میدهد. وقتی مقدمات یک قیاس همگی یقینی باشند و هیأت تالیف قیاس نیز واجد شرایط باشد، چنین قیاسی برهان نامیده میشود و مفید یقین است. غرض از برهان شناسایی
حقیقت محض و بی پیرایه است و تنها صناعتی است که
انسان را به حقیقت میرساند، حقیقتی که قبول آن اجتناب ناپذیر است.
برهان همواره به صورت قیاس است نه به صورت
استقرا و نه به صورت
تمثیل. چرا که استقرا و تمثیل افاده یقین نمیکند. استقرا و تمثیل در صورتی یقین آور خواهد بود که مبتنی بر
قیاس باشد و ماده آن یقینات و غایت آن نتیجه برهان است.
انواع برهان
- برهان لمّی :
لمیت مصدر صناعی و از کلمه «لم» است و به معنای علیت میباشد. برهان لمّی برهانیست که حد وسط در آن هم واسطه درثبوت (وجود) وهم واسطه در اثبات (تصدیق)میباشد و علت ثبوت اکبر برای اصغر است. در چنین قیاسی علت قبل از معلول بیان میشود و به اصطلاح انتقال از علت به معلول میباشد به مانند مثال زیر:
این
آهن دمایش بالا رفته است و هر آهنی که دمایش بالا رفته باشد، به حجمش افزوده میشود پس این آهن حجمش افزوده شده است.
- برهان انّی :
انیّت مانند لمیّت مصدر صناعی و از کلمه «اِن» است و از حروف شبیه به فعل است و دلالت بر مطلق ثبوت دارد. بنابراین در تعریف برهان انّی گفتهاند: «برهانیست که حد وسط درآن تنها واسطه در اثبات نتیجه است». در این برهان از وجود معلول به وجود علت پی میبریم، که علم بوجود معلول سبب علم بوجود علت میباشد. این نوع برهان را«دلیل» نیز گویند به مانند مثال زیر:
«آب کتری بخارمیشود و هر آبی که بخار میشود، داغ است پس آب کتری داغ است».
اساس فکری برای تحصیل برهان
نزد اندیشمندان و عقلا دو قضیه اولی وجود دارد که پایه و اساس هر تفکری را تشکیل میدهد به عبارت دیگر هر یک از
قضایای علمی نمیتوانند ازاین دو حالت باشند.
- هر ممکنی درهستی خود وابسته و متکی به علتی است که نیازمند آن است که بصورت «امتناع وجود ممکن بدون علت» بیان میشود.
- هرمعلولی وجودش درظرفِ وجود علتش واجب و ضروری است که همان «امتناع تخلف معلول ازعلت» است. با توجه به اینکه هرقضیهای در روزمره حوادث و رویدادها است و یک امر ممکن است پس نفس یقین به یک قضیه میتواند علتی داشته باشد که این میتواند براساس قاعده بدیهی نخست یعنی «امتناع وجود ممکن بدون علت» باشد. علتی که گاه درونی و گاه بیرونی.
انواع علت
- علت درونی :
گاهی علت به گونهایست که با معلول متحد میشود ودر ضمن آن باقی میماند و به عنوان اجزاء تشکیل دهنده آن است که به علت درونی، داخلی یا قوام مشهور است مانند چوب در صندلی.
- علت بیرونی :گاهی علت به گونهایست که خارج از وجود معلول و جدا از آن میباشد که به علت بیرونی یا خارجی اطلاق میگردد. مانند فاعلی که سبب وجود معلول است «بنا و خانه». این علت بیرونی دو حالت دارد:
- یا اینکه برگرفته از حواس ظاهری و یا باطنی باشد چنانکه در مشاهدات (این آتش گرم است) و متواترات (مکّه موجود است) چنین است و همگی از قضایای جزئی به شمار میروند.
- یا اینکه علت بیرونی قیاسی منطقی باشد که قیاس منطقی نیز خود بر دو نوع است که در ضمن تقسیم بیان میشود.
- قسم نخست اینکه در نزد عقل حاضر باشد و انسان بتواند بدون فکر و اندیشه به آن دست یابد یعنی به نتیجه نزد عقل حاضر و ثبوتش ضروری خواهد بود، مجربات ، فطریات و حدسیات از جمله این موارد هستند که به اصطلاح این قضایا را «ضروری» مینامند که در اثر حضور علتشان در عقل یقین به آنها حاصل میشود.
- قسم دوم اینکه در نزد عقل حاضر نباشد و برای دستیابی به یقین آنها باید تلاش کرد که این امر با رجوع به بدیهیات اولیه ممکن میباشد. هرگاه این قیاس حاضر گشت برهان به روش لمّی یا انّی مرتب میشود. آنچه انسان را به تلاش برای دستیابی به یقین وا میدارد همان قاعده بدیهی نخست است یعنی امتناع وجود ممکن بدون علت و آن وقت که یقین به نتیجه حاصل شود بر قاعده امتناع تخلف معلول از علت خواهد بود.
- باید همه مقدمات برهان یقینی باشد.
- مقدمات تقدم طبعی بر نتیجه داشته باشند که این شرط اختصاصی برهان لمّی است.
- مقدمات نزد عقل تقدم زمانی نسبت به نتیجه داشته باشند.
- مقدمات نزد عقل شناخته شدهتر از نتیجه باشند.
- محمول مقدمات برای موضوعشان ذاتی و اولی باشد.
- مقدمات برهان ضروری (بدیهی) باشد بر حسب ضرورت وصفی یا ضرورت ذاتی (مشروطه عام).
- مقدمات برهان بایستی کلی باشند. یعنی محمول بر همه اشخاص موضوع در همه زمانها به نحو اولی حمل شود. اگرچه موضوع جزئی یا مهمل باشد.
اصطلاحات ذاتی و معنای آن در برهان
- ذاتی در باب کلیات یعنی ذات و ماهیت ، در برابر عرضی
- ذاتی در باب حمل و عرض معمولی که موضوع آن یکی از مقدمات موضوع آن در حدّش قرار گیرد.
- محمول ذاتی در برابر محمول بالضمیمه ، یعنی موضوع فیذاته برای ذات آن کفایت نماید بدون ضمیمه شدن به چیزی.
- حمل ذاتی دربرابرحمل شایع صناعی که به آن حمل اولی نیز گویند و به معنی اتحاد موضوع و محمول در ذات.
- ذاتی در باب علل (در برابر اتفاقی) به معنای علی و معلولی و ملازمه واقعی میان دو شیء.
مقصود از
ذات باب برهان درنزد منطق دانان «محمولی است که درحد موضوع مأخود است و یا اینکه موضوع یا یکی از مقدمات آن حدّش اخذ میشود» ولی برخی دیگر ذاتی باب برهان را همان جنس و فصل دانستهاند.
مباحث مرتبط با عنوان