ترتیب آن در زمین عبارت است از : یک دروازه بان ، سه مدافع شامل دو مدافع کنار و یک مدافع وسط ، دو هافبک عقب ، دو هافبک جلو ، سه مهاجم شامل دو مهاجم کنار و یک مهاجم وسط .
در این شیوه بازی سه بازیکن پر قدرت ، یعنی دروازه بان ، مدافع میانی و مهاجم وسط اهمیت زیادی دارند . این سه بازیکن ستون های شیوه WM هستند .
وضعیت بدنی آنها باید بهتر از تکنیکشان باشد . آنها با حضور خود ، جای یارانشان را در زمین مشخص می کنند . فوتبالیست هائی که در کنار آنها قرار می گیرند، مسئولیت تکنیکی بازی را بعهده می گیرند ( هافبک های عقب و جلو ) .
نقش آنها بازی سازی و هدایت توپ است ، به طوری که با اصول شیوه WM تناقضی نداشته باشد .
این شیوه که بیشتر گروهی است تا فردی ، نیاز به کوششی همه جانبه از سوی بازیکنان دارد . از کار انداختن حریف با یارگیری شدید فردی ( برعکس شیوه معمول امروزی که غالبا یارگیری به صورت منطقه ای انجام می گیرد ) صورت می گیرد . هر چند که این شیوه بسیار ساده است ، اما با گذشت زمان ، ارزش زیادی به تیم می دهد .
شیوه WM به حالت های مختلف در می آید . ویژگی آن به اندازه ای تعدیل می شود که آزادی عمل بسیار زیادی در انجام حرکات به بازیکنان می دهد . بجز مدافعین ، بازیکنان دیگر استقلال خواهند داشت . WM شیوه ای است که شیوه های دیگری را نیز به وجود آورده است ، زیرا اصول آن در جاگیری و بکار گیری بازیکنان در زمین ( که تعادلی میان حمله و دفاع ایجاد می کند ) به گونه ای است که می تواند به عنوان شیوه ای نمونه مورد استفاده قرار گیرد ، حتی می توان آن را با شیوه روز کمابیش تطبیق داد .
WM و وظیفه بازیکنان
در هنگام حمله ، مهاجمین کنار و مهاجم آزاد وسط نیروی ضربتی تیم را تشکیل می دهند . هافبک های جلو درست در پشت آنها ، به عنوان حامیان هافبک های عقب و مهاجمین عمل می کنند . هافبک های عقب در مقایسه با هافبک های امروزی نقش کمتری دارند.
در آن زمان دو بازیکن 4 و 6 تنها یک وظیفه داشتند : پر کردن تمام شکاف های میانه زمین ، بدون شرکت در بازی سازی . این هافبک های عقب رابطی میان هافبک های جلو و مدافعین بودند . در جلو دروازه بان ، مدافعین کنار و مدافع وسط از گوشه های زمین حفاظت می کردند .
شیوه WM مدتها بحث های زیادی را برانگیخت . این شیوه دقیقا به چه دلیل مورد سرزنش قرار می گرفت ؟ بخاطر اینکه سطح کیفی فوتبال را پائین می آورد ، بازی را بیش از حد منطقی می کرد ، یا خلاصه اینکه روح تفکر و خلاقیت را از بین می برد.
این مطالب غالبا پایه و اساسی نداشتند ، زیرا هنگامی که دو تیم خوب مقابل هم قرار می گرفتند ، شیوه WM جلوه ای زیبا در زمین داشت . هنگامی که از این شیوه بد استفاده می شد ، یعن فقط حالت دفاعی آن اجرا می شد ، آهنگ بازی بهم می ریخت . اما اساس این شیوه نه تنها اطاعت تاکتیکی تمام بازیکنان را طلب نمی کرد ، بلکه کاملا برعکس بود .
تیم های بزرگ تغییراتی در این شیوه بوجود آوردند . گاهی اوقات هافبک جلو جانشین هافبک عقب می شد و بالعکس . مهاجم غالبا برای دستیابی به آزادی عمل بیشتر ، از طریق شکاف موجود به عقب می آمد . روش WM همانند شیوه های دیگر ، زمانی که با شرایط واقعی زمین تطبیق داده نشود ، خطر ایجاد می کند .
جا به جائی مهره ها در تابلو ، یا تشریح بازی روی تخته سیاه ، هیچ گاه پاسخگوی ظرافت های توپ گرد نیست . این اصول یک شیوه بازی است که اهمیت دارد.
شیوه بازی متناسب با ویژگی های تیم و بازیکنان قابل تغییر است . اما به تحول فوتبال نیز باید توجه کرد ، شیوه های بازی بدین دلیل بوجو می آیند که شیوه های دیگر را رد کنند . هر چه در قبال شیوه بازی مستقل تر عمل کنید ، کنترل توانائی های شما برای حریف دشوارتر خواهد بود .
شیوه WM به مرور زمان تغییراتی کرده است . اما این دو شیوه اخیر ( شیوه های دیوار بتنی و دفاع سوئیسی ) تنها یک هدف داشته اند : مخالفت با ابراز وجود و شکوفائی روش WM ، و بدین وسیله حرکت ضد WM بوجود آمد .
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد