حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:« به خدا قسم، من
فاطمه را هیچگاه غضبناک نکردم و به هیچ کاری وانداشتم؛ فاطمه نیز هیچگاه مرا خشمگین نکرد و از گفتهام سرپیچی نفرمود. هرگاه به او می نگریستم همهی غم و اندوهم برطرف می شد.»
یک روز صبح امیرالمؤمنین علیه السلام به فاطمه علیهاسلام فرمود:« چیزی برای خوردن داریم؟»
فاطمه علیهاسلام فرمود:« نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و تو را به
وصایت، گرامی داشته، چیزی نداریم. دو روز است که من غذای خود را به تو و دو فرزندم
حسن و
حسین میبخشم.»
امیرالمومنین فرمود:« فاطمه جان، چرا به من نگفتی تا چیزی برای شما تهیه کنم؟!»
فاطمه علیهاسلام فرمود:« من از پروردگارم شرم میکنم که تو را به کاری وادارم که قدرت آن را نداشته باشی.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 43، ص 134.
- بحارالانوار، ج 43، ص 59، ح 51.
مراجعه شود به: