شمس الدین محمد ابی بکر کرت
«676 643 ق/ 1277 1245 م»
به گفته برخی مورخان ، شمس الدین محمد، فرزند رکن الدین و بنا به قول برخی دیگر، وی نواده دختری رکن الدین بوده است . پژوهشگران، اغلب رأی اخیر را برگزیدهاند. شمس الدین محمد، پس از درگذشت رکن الدین و هنگامی که از آیینهای سوگواری جدش یا پدرش فارغ شد، بر تخت امارت نشست. جانشینی او از سوی طاهر بهادر فرمانده سپاه
مغول تنفیذ شد. شمس الدین در 644 ق/ 1246 م. با مرگ طاهر بهادر، و پس از کشمکشهای طولانی، عاقبت ابا قاآن به جانشینی و ریاست مغولان برگزیده شد؛ شمس الدین نیز در روز جلوس ابا قاآن به پایتخت رسید و از لطف و نوازش پادشاه مغول برخوردار شد و فرمان حکومت
هرات و اطراف آن، همچون جام، باخرز، کوسویه، چزه، قوشنج، آزاب، تولک، غور و خیسار و جز آن را از او دریافت داشت . به نوشته جوینی ، سیستان نیز به شمس الدین محمد واگذار شد. در جریان عزیمت هلاکو به ایران، در
سمرقند به موکب او پیوست و در تسخیر قلاع
اسماعیلیه و فتح
بغداد با او همراه بود. در جنگهای ابا قاآن در ولایت
اران هم دلاوریهایی کرد و از مقربان
ایلخانان شد. با این حال در یک شورش در خراسان که بر ضد ایلخانان رخ داد، وی با شورشیان سازش کرد و به همین سبب مورد خشم و مواخذه خان واقع گشت و به او اردو احضار شد (0674 ق/ 1275 م ) و دیگر هم اجازه بازگشت به قلمرو خود نیافت. شمس الدین در این اردو، ظاهرا" به جهت مسمومیت در شعبان 676 ق/ دسامبر 1277 م درگذشت. این که بعد از مرگ که جسدش را برای دفن شدن به ولایت جام فرستادند و به امر ایلخان با زنجیر دفن کردند، حاکی از شدت آزردگی خان مغول از رفتار خیانتآمیز وی باشد؛ رکن الدین پسرش یک سال بعد به فرمان اباقاخان بر جای پدر بر تخت نشست.