قدیمترین
ادبیات (قبیلهای) زمان ایجاد و نشأتش به شانزده قرن پیش میرسد در بیابان نجد شعر غنائی بصورت قصیده بوجود آمد. امروءالقیس کندی درین زمینه بدرجه کمال از قدرت رسید و از شاگردان سبک و مکتب تجد بشمار میرفت. قصیده و قصیده سرائی جاهلی تجدی در شکل عمومی تا عصر جدید باقی مانده است، آغاز مکتب تجد به قرن چهارم میلادی میرسد.
در
قرن ششم شعر از تجد منتشر و مورد تقلید سایر نقاط جزیرهالعرب (شبه جزیره
عربستان) واقع میشد اما خصائص محلی و بومی و قومی بخود میگیرد و تا ظهور اسلام شعر بشیوه مکتب نجد در اوج کمال بد اما از آن ببمعد رو به ضعف نهاد. شکل قصیده عربی در ادبیات بواسطه موضوع و مضمون تغییر یافت و در (قصیده) مدح یا ذم پس از مقدمهچینی و وصف ممدوح شروع میشود. و در ابتدای شعر در نسیب، شکایت شاعر در شعر، از فراق و دوری از محبوبان است و شاعر بوصف اسب یا شتر خویش با طبیعت و اطراف و محیط خود میپردازد.
مدح ممدوح با وصف صحرا و وصف زیبائیهای زندگی و وصف سخاویخشش ممدوح و دریا و مهمانی و شرابخواری و جنگهایش همراه میباشد. ابیات قصیده معمولاً از 60 تا 100 حتی 300 بیت است و همه اشعار آن بایستی در بحر و قافیه واحد سروده شود.
معلقات دهگانه یا هفتگانه از بهترین نمونههای اینگونه اشعار بوده است. مناذر و غسانیان در تطور و کمال قصیده بواسطه نواختها و تشویقها و حمایتهای شاعران سهم عمدهای داشتند ولی این دو دسته از حکمرانان سبب حلق و شکوفائی نوع جدیدی قصیده تجدی نشدند. تا اینکه رفته رفته قصیدهها و موضوعات شعر متنوع میشود و این خود فرصت طبع آزمائی خوبی برای قدرت شاعر و امتیاز بشیوه قصیده تجد به این شکل عمومی و موضوعات معین تقلید و دنباله روی بود.
وصف زن در نسیب، عام و مبهم ولی توصیف حیوان، صحرا، واقعی و دقیق در قصیده دیده میشود. شعر روزگار درازی غیر مکتوب و متکی بالقواه و سماعی و نقل قول و سینه بسینه بود. چه شاید شاعر قادر به نوشتن نبود یا اینکه اساساً نوشتن و خواندن برای شاعر جاهلی یکنوع کسر شأن بود، اشعار متکی بحافظه شاعر یا شنوندگان یا هر دو بود. و از اینجا شعر از حیث موضوعات و صورتها محدود میشود. با ظهور اسلام در شعر عرب تنوع و تغییراتی چند حاصل میگردد از جمله قطعات و اشعار رجزی در وصف جنگها و مرثیه و اشعار حماسی بود و شعرائی همچون شنفری، تأبط شرا ازین گونه اشعار میسرودند.
شاعران همه قوت و قدرت خویش را در القاظ بکار میبردند که در عین حال زیبائی و جذابیت داشت و درین تحول، قصائد برای موضوع واحدی سروده میشد مگر قطعات کوتاه اشعاری در وصف شراب (خمر) اما وصف صید جزئی از قصیده عمومی را تشکیل میداد.
شعر شعرای شهرنشین در عصر جاهلیت اختلافات جزئی از لحاظ مفهوم با مضامین شعر شاعران بادیهنشین دارد ولی آنچه برای ما از آنها باقی مانده است کم میباشد. مشهورترین آنها شعر عدیابن زید در خمر و شعر امیهابن ابی صلت الدینی است. و نباید یکباره چنین پنداشت که هیچ نوع شعری در قبل از اسلام برشته تحریر و کتابت در نیامده باشد. اما واضح است که از اشعار مکتوب قبل از اسلام چیزی بما نرسیده است. بطوریکه فرزدق شاعر معروف عرب اشاره میکند دیوان مکتوبی از شاعر مشهور
لبید وجود داشت.