السید محمد مهدى بحرالعلوم 1155 ـ 1212 هـ. ق
ولادت
پیش از پگاه عید فطر سال 1155 هـ.ق در شب جمعه چشم به جهان گـشـود پـدر ارجمندش مى گوید : در آن شب که ولادت فرزندم مهدى بود, در عالم رؤیا امام هـشـتم (علیه السلام ) را دیدم که شمع بزرگى را به شاگردش محمد بن اسماعیل بن بزیع مى دهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن مى کند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرا مى گیرد آرى شمعى که توسط امام رضا (علیه السلام ) افروخته شود, باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرا بگیرد.
تحصیلات
بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را با کوششى بى نظیر نزد پدر خود و سایر فضلا و دانشمندان , در مدتى کمتر از چهار سال فرا گرفت ، در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خـود, و هـمچنین از مـحـضـر بزرگان استفاده شایانى برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عـمـیـق و طى مـرحـلـه سطح , به درجه اجتهاد عالیه نائل آمد و از اساتید بزرگ خود اجازه اجتهاد گرفت .
پـس از کـربـلا بـه نجف مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانش هاى اسلامى , به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتى کم که هنوز سنش از 30 سال تجاوز نکرده بود ,ارشاد و رهبرى مسلمانان را بر عهده گرفت.
اساتید
سـیـد مـهدى بحرالعلوم از محضر بزرگانى چون : پدر ارجمندش ، استاد کل , وحیدبهبهانى , شیخ یوسف بحرانى صاحب حدائق و سید محمد مهدى اصفهانى کسب علم نموده است.
شاگردان
عـلما و دانشمندان بسیارى از محضر درس ایشان استفاده کرده و به مقامات والائى رسیده اند که نام برخى از آنان را مى آوریم:
1 ـ شیخ جعفر کاشف الغطا.
2 ـ سید محمد جواد عاملى , صاحب موسوعه فقهى مفتاح الکرامة .
3 ـ شیخ محمد تقى اصفهانى, صاحب حاشیه بر معالم.
4 ـ شیخ احمد نراقى, صاحب مستند الشیعة فى احکام الشریعة.
5 ـ شیخ ابوعلى حائرى , مؤلف کتاب منتهى المقال.
6 ـ شیخ اسداللّه تسترى, نویسنده کتاب المقابیس.
7 ـ شیخ محمد على زینى عاملى نجفى.
8 ـ سید میر على طباطبائى , صاحب الریاض.
9 ـ مولى محمد شفیع استرآبادى.
10 ـ شیخ حسین نجف.
11 ـ شیخ شمس الدین بن جمال الدین بهبهانى.
تألیفات
بحر العلوم داراى تألیفات ارزنده اى در علوم مختلفه مى باشد که چند نمونه از آنها ذکر مى شود.
1 ـ مصابیح , کتابى ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات ).
2 ـ الـدرة الـنـجفیة, منظومه اى در فقه, مشتمل بر دو هزار بیت شعر.
3 ـ مـشـکـاة الهدایه.
4 ـ الفوائد الاصولیه.
5 ـ حاشیة على طهارة شرائع المحقق الحلى.
6 ـ الفوائد الرجالیه پیرامون علم شامخ رجال.
7 ـ رسالة فى الفرق و الملل.
8 ـ تحفة الکلام فى تاریخ مکة و بیت اللّه الحرام.
9 ـ شرح باب الحقیقة و المجاز.
10 ـ قواعد احکام الشکوک.
11 ـ الدرة البهیة فى نظم بعض المسائل الاصولیه.
12 ـ دیوان شعرى که داراى بیش از یک هزار بیت مى باشد.
گفتار بزرگان
استادش وحید بهبهانى در ستایش او مى گوید : عزیز ترین و گرامى ترین فرزندانم, پژوهشگر و مـحقق بزرگ, فرزند روحانى من, دانشمند مطلع و با هوش ,عالم با تقوا, سید نجیب محمد مهدى.
مـحقق خوانسارى و سید حسین در اجازه اى که به او داده اند, متذکر مى شوند که ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتداى خاص و عام و یگانه روزگار مى باشد.
صـاحـب مـنـتـهـى الـمقال مى نویسد : رهبر دینى وارسته اى که دوران مانند او را سراغ ندارد, و شـخـصـیـتـى کـه روزگار از آوردن نظیر او, عقیم مانده است سید دانشمندان و عالمان, و ولى فـاضلان , علا مه دهر و یگانه عصر, کسى که اگر در معقول سخن گوید, مى پندارم شیخ الرئیس ابوعلى سینا است , و اگر در منقول بحث کند ,بگویم این علا مه و محقق است که در فروع و اصول بحث مى کند, و اگر در کلام مناظره کند, نخواهم گفت , جز اینکه او به خدا سید مرتضى (علم الـهـدى) اسـت, و اگر قرآن را تفسیر کند و به او گوش فرا دهم , حیرت زده خواهم گفت : گویا خدا قرآن را بر او نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
در سـتـایـش و مدح او سخنها بسیار و نوشته ها بى شمار است , چرا که او در عین اینکه دانشمندى بـزرگ بـود, در زهـد و عبادت نیز نظیرى نداشت و با تمام وجود در خدمت بندگان خدا بود.
خصوصیات اخلاقى :
بحرالعلوم داراى اخلاق پسندیده انسانى و پیامبر گونه بود تواضع و فروتنى او زبانزد خاص و عام , و عطوفت و مهربانى او نسبت به بینوایان و مستمندان , در بالاترین حد ممکن خود بود, کم سخن مى گفت , سکوتش از حرف زدنـش بـیشتر بود , اگر سخنى به زبان مى آورد با ذکـر خـدا همراه بود ، هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصى داشت هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمى کرد, مگر در حـال ضـرورت .
صـبـحـهـا را هـمـواره در بـحـث و تـدریـس و قضاوت بین مردم , و شبها را در مطالعه و تحقیق مى گذراند و پس از اندکى خواب و استراحت , براى عبادت و مناجات به درگاه خداوند خـود را کاملا آماده مى ساخت و برخى از کتب رجال در احوال آن بزرگوار نـوشـتـه انـد کـه : گـاهـى سـؤالاتـى از امام مى کرد و به نحوى که ما نمى دانیم, پاسخ در یافت مى نمود .
نـوشته اند شبى شاگرد بر جسته اش سید محمد جواد عاملى (صاحب مفتاح الکرامه ) را فرا خوانده , او را تـوبـیخ و سرزنش نمود مرحوم عاملى دلیل نگرانى استادش را پرسید, استاد در پاسخ گفت : یکى از برادران مسلمان که همسایه شما است, تهیدست است او هر شب خرماى بد و ارزان قیمتى از بقال مى گرفت و بچه هاى خود را با آن سیر مى کرد امروز رفته است از بقال خرما بگیرد, بقال از دادن خـرمـا امتناع ورزیده است, زیرا بدهکارى هاى آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه هایش بى شام مانده اند سید جواد عاملى از آقا معذرت خواهى مى کند و پوزش مى طلبد.
بحرالعلوم در پاسخ او مى گوید : معلوم است بى اطلاع بوده اى , چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام مى خوردى و به او اعتنا نمى کردى , کافر بودى , ولى آنچه مرا نگران و ناراحت کرده است, این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته اى ؟ باید از حال برادرانت جستجو کنى و آنان را دریابى.
در هـر حـال سید, سینى بزرگى پر از غذا با مقدارى پول به آقاى عاملى داد و از او خواست که به مـنزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرض هاى خود را ادا کند, و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تااینکه آقاى عاملى بر گشت و به او خبر داد که غـذا را بـا هـمـسـایـه اش تـنـاول کرده و پول را هم به او رسانده است , و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض ها و دیون آن مؤمن بوده است.
لقب
امـا ایـنـکـه چـرا بـه او بحرالعلوم گفته اند, مورخین نقل کرده اند که سید مهدى به عنوان دانـشـجـو بـراى اسـتـفـاده از محضر درس فیلسوف بزرگ , میرزا سید محمدمهدى اصفهانى به خراسان سفر کرد مدت 6 سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره ها را از استاد خود گرفت میرزا اصـفـهانى که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود, روزى در اثناى درس خطاب به او گـفـت : انما انت بحرالعلوم (براستى تو دریاى دانشى ) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شـد و امـروز خـانـواده بـحـرالـعـلـوم از خـانـواده هاى معروف و مشهور نجف اشرف مى باشند و چهره هاى شاخصى در علم و عمل در بین آنان وجود دارد.
خاندان
سـیـد مرتضى طباطبائى بروجردى (ره ) که از علما و مراجع کربلا بود, داراى دو فرزند مى باشد, یـکى سید جواد که جد مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى (ره )است , و دیگرى , سید محمد مهدى بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علماى اسلامى مى باشند.
زعامت و مرجعیت
سـیـد بـحـرالـعـلـوم پس از وفات استادش وحید بهبهانى (قدس سره ), رهبرى و زعامت و مـرجـعـیت شیعه را به دست گرفت و براى اینکه بتواند به مسائل اجتماعى و مشکلات گونا گون و فراوان امت اسلام رسیدگى نماید و نظمى به حوزه هاى علمیه بدهد, تمام اوقات خود را براى این کار وقف نمود و با کمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و از شخصیتهاى بر جسته اى که معاصر او بودند, دعوت به عمل آورد ، شـاگـرد بـزرگـوارش شـیخ جعفر کاشف الغطا (ره ) را براى فتوى و پاسخ به احکام شرعى تعیین نمود.
و هـمـچـنین شیخ حسین نجفى (ره ) را که از علماى مقدس و پارساى نجف اشرف بود, به عـنـوان امـام جـمـاعت در مهم ترین و مشخص ترین مسجد نصب نمود و شیخ شـریـف الدین محى الدین را براى قضاوت و حل و فصل دعاوى مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.
وفات
او سرانجام در ماه رجب سال 1212 هـ.ق , در سن 57 سالگى , جهان فانى را وداع و نداى حق را لبیک گـفت و به سوى محبوب خود شتافت جسد او را کنار قبر شیخ طوسى (ره ) در مسجد طوسى به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبرة الطوسى و بحرالعلوم معروف است.
منابع