شیطان براساس روحیات و موقعیت انسان در دنیا و نیز رسیدن به اهداف شوم خود، سیاستهایی دارد، تا به وسیله آنها به مقاصدش برسد که در اینجا به بیان برخی از این سیاستها میپردازیم.
سیاست هجوم همه جانبه
وقتی که ابلیس از فرمان سجده بر آدم علیه السلام سرپیچی نمود و رانده درگاه الهی شد و از خدا مهلت خواست و مهلت خواستنش نه برای توبه و جبران ، بلکه برای انتقام و کینه توزی و دشمنی با آدم علیهالسلام و فرزندانش بود. وی برای رسیدن به اهدافش و نیز برای اینکه نشان دهد تا چه حد در این مسیر جدی است، برای خود سیاستهایی را اتخاذ کرده که در قرآن نیز به برخی از آنها اشاره شده است؛ از آن جمله او در آیه 17
سوره اعراف بیان میدارد که:
"آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها میتازم، و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت."
منظور از اینکه انسان را از چهار سمت مورد هجوم قرار میدهد، این است که هجومی همه جانبه بر او داشته و انسان را تحت محاصره و مراقبت خود قرار خواهد داد.
امام باقر علیه السلام در این مورد فرمودند: منظور از آمدن شیطان از پیش رو این است که آخرت و جهانی که در پیش است، در نظر فرد سبک و ساده جلوه میدهد و منظور از پشت سر، اینکه آنها را به جمع آوری مال و ثروت اندوزی و بخل از پرداخت حقوق واجب و حفظ منافع فرزندان در مقابل حق خدا دعوت میکند و منظور از طرف راست اینکه امور معنوی را توسط شبهات و ایجاد شک و تردید ضایع میکند و مراد از طرف چپ این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آنها جلوه میدهد."
راه نجات
نام نبردن از تمامی جهات ششگانه، مثل بالا و پایین، شاید اشاره به این باشد که ابلیس نمیتواند همه راههای سعادت را بر آدمیان سدّ کند.
چنانکه وقتی شیطان به خدا گفت: من از چهار طرف در کمین ایشان خواهم بود. فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلط است، پس چگونه انسان نجات مییابد؟
خدای تعالی فرمود: راه بالا و پایین باز است؛ راه بالا "نیایش و دعا"، و راه پایین "سجده و بر خاک افتادن" است.
سیاست کمین و بهره گیری از غفلت
شیطان که بنابه گفته خود، از چهار سو به انسان حمله میکند، این حمله او در صورتی موثر است که فرد غافل باشد، در غیر اینصورت اگر آدمی مراقب همه جهات و موقعیتها در زندگی خود باشد، اگر هجومی نیز از هر جهت صورت گیرد، موثر واقع نخواهد شد. بنابراین شیطان برای اینکه در حمله خود موفق باشد، در راه راست آدمی مینشیند و منتظر فرصتی است که فرد غافل گردد و او بلافاصله حمله کند.
چنانکه او می گوید:
" من هم برای (فریفتن) آنها حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست."
ما در این دنیا ، همچون مسافرانی هستیم که باید از این دنیا زاد و توشه ای اخذ کرده و به سرای ابدی و جهان آخرت رهسپار شویم. اما در این دنیا با زرق و برق و جلوه و زینت دنیا مواجه میشویم و نیز با خواهشهای نفش، غافل میشویم. اگر غفلتمان ادامه یافته و به طول انجامد، فراموش خواهیم کرد که مسافر و روندهایم و باید دیر یا زود به سوی مقصد نهایی بازگردیم.
در صورت غفلت، اسیر تماشا و بهره از دنیا و زینتهای آن شده و زمان بازگشت دست خالی خواهیم بود؛ همچون رانندهای که در جادهای پرفراز و نشیب در حال رانندگی است، اما مناظر اطراف و زیباییهای آن، باعث غفلت راننده شده و او را به ورطه سقوط و هلاکت میکشاند. شیطان نیز درصدد است که ما را دردنیا غافل کند و به این زیباییها و زینتهای ظاهری از جمله مال و ثروت و مقام ، همسر و فرزند و موقعیتهای اجتماعی و ... آن مشغول سازد.
راه نجات
باید عواملی را که باعث غفلت از یاد خدا و توبه به مقصد نهایی فرد میشود، شناخت و مراقب بود تا شیطان آدمی را از طریق آنها نفریبد چرا که این زیباییها و زینتهای ظاهری از جمله مال و ثروت و مقام ، همسر و فرزند و موقعیتهای اجتماعی و ... همه وسیلههایی برای سعادت و خوشبختی انسان میباشند نه هدف و مقصد نهایی چرا که مقصد نهایی خداست و بقیه وسیلهای برای رسیدن به آن میباشد و به قول شیخ بهایی:
مقصود توئی کعبه و بتخانه بهانه.
سیاست گام به گام
چون انسان دارای
فطرت پاک و توحیدی است، ارتکاب به گناه برایش مشکل است و اگر گناه بزرگ باشد، در ابتدای امر حتی ارتکاب به آن برایش غیرممکن به نظر میرسد به عنوان مثال اگر به فردی فرمان دهند که کسی را به قتل برساند، انجام این عمل برایش بسیار مشکل است ولی اگر از گناهان کوچک شروع کند؛ از زد و خورد و درگیریهای کوچک آغاز نماید و کم کم به درگیریهای بزرگتر روی آورد، ارتکاب به قتل بعد از چند سال برایش راحت و عملی خواهد بود.
و شیطان چون از فطرت پاک آدمی آگاه است، بصورت گام به گام و تدریجی شروع به کار میکند تا بتدریج فرد را آماده انجام گناهان کبیره و حتی
کفر و
ارتداد و بدعت گزاری و ... نماید.
بنابراین دعوت به گناهان از سوی او، از گناهان کوچک و گاه از انجام مکروهات و ترک مستحبات آغاز میشود تا انسان را به گناهان صغیره و تکرار آن و رسیدن به
کبایر و بالاخره سست کردن عقاید فرد و کفر و ارتداد بکشاند. او گناهان را در نظر فرد کوچک و زیبا جلوه میدهد و ترس از عذاب را از یادش میبرد تا آرام آرام او را در مرداب گمراهی فرو برد.
سیاست پیگیری و دوام
واضح است که وسوسهگری و جنگ بی پایان شیطان با انسان ادامه دارد. اگر او از یکی از راههای گمراه کردن انسان که در پیش گرفته ناامید شود، راه دیگری بر میگزیند و آنقدر در هدف خود که همانا به گمراهی کشاندن افراد میباشد، مداومت میکند تا به هدفش نایل شود. او مصمم است و جدی و مستمر عمل میکند تا بالاخره انسان را رهسپار دوزخ کند.
سیاست هجوم جمعی
در این روش، شیطان سپاهیانش را برای صف آرایی و خونریزی در برابر حق طلبان فرا میخواند. در آیه ششم
سوره فاطر چنین میخوانیم که "در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما (نیز) او را دشمن گیرید. (او) فقط دار و دسته خود را میخواند تا آنها از یاران آتش باشند."
حزب شیطان، افراد هم رأی و هم عقیده شیطان هستند. آنها میتوانند از
جن یا انس باشند؛ شیاطین انس افراد تربیت شده و سپاهیان ابلیس هستند که آماده و گوش به فرمان هستند که به امر او فتنه برپا کنند.
قرآن کریم فعالیت شیطان در
جنگ بدر را طی آیه چهل و هشتم
سوره انفال چنین گزارش میدهد:
" و (یاد کن) هنگامی را که شیطان اعمال آنان را بر ایشان بیاراست و گفت: "امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نخواهد شد، و من پناه شما هستم." پس هنگامی که دو گروه، یکدیگر را دیدند (شیطان) به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم، من چیزی را میبینم که شما نمیبینید، من از خدا بیمناکم" و خدا سخت کیفر دهنده است."
امام علی علیه السلام نیز در
نهج البلاغه به نمونهای از فراخوانی حزب و سپاهیان شیطان توسط او اشاره نمودهاند. ایشان وقتی از پیمان شکنی
ناکثان خبردار شدند، از شیطان و جمع آوری حزبش پرده برداشتند و فرمودند:
"آگاه باشید که همانا شیطان حزب و یارانش را بسیج کرده و سپاه خود را از هر سو فراهم کرده تا بار دیگر ستم را به جای خود بنشاند و باطل به جایگاه خویش پایدار شود."
جمعبندی
بنابراین همانطور که گفتیم شیطان سیاستهای هجومی مختلفی برای حمله به انسان دارد چون همیشه درصدد است که حزب و لشکریانش را برای جنگ با مومنان و مردان حق مهیا کند و برای رسیدن به اهدافش از شیاطین انسی هر زمان بهره میبرد. او در حالی که سیاستش در
حمله به انسان، هجوم همه جانبه است، سیاستش گام به گام و کمینی نیز هست و با تکرار و پیگیری میکوشد تا به اهدافش بیشتر و بهتر نایل شود. او در هر موقعیتی که لازم دید، آتش جنگی به پا میکند که هم حزب و اسیرانش طعمه آتش کینه توزیهایش شوند و هم مردان خدا، به خاک و خون کشیده شوند و شیطان در بیشتر هجومها و حملات خود، برای رسیدن به مقاصدش از شیاطین انس و تربیت شدگان مکتب و مسلک خود استفاده میکند. البته انسان میتوان با مجاهده و
تزکیه نفس و پیشه نمودن
تقوا و
جهاد با نفس اسیر دشمن نشده و جزء لشکرش نگردد. در اینصورت شیطان در رسیدن به مقاصدش با کندی و سختی مواجه خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به
منابع
# مکارم شیرازی ناصر و دیگران، تفسیر نمونه.
- هاشمی رفسنجانی اکبر و دیگران، فرهنگ قرآن.
- نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی خطبه 22 .
- دکتر فتح الله نجارزادگان (محمدی)، مصاف بی پایان با شیطان.
- حمید محمدی، مفردات قرآنی.
نویسنده: فاطمه شاه محمدی