اساس مشکل معتقدین به این اعتقاد این است که نتوانسته یا نخواسته اند میان اعتقاد به سلطهی متکی به سلطهی خدا و سلطهی مستقل از خدا فرق بگذارند.
قرآن با صراحت هر چه تمامتر از افرادی نام می برد که همگی دارای سلطهی غیبی بوده و اراده آنان، حاکم بر قوانین طبیعت بود.
1-سلطه غیبی یوسف علیه السلام
یوسف به برداران خود می گوید:
اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یأت بصیرا فلمّا ان جاء البشیر القیه علی وجهه فارتدّ بصیراً
این آیه به آگاهی غیبی یوسف علیه السلام و توانایی اکتسابی یوسف اشاره دارد که با قدرت او بود که یعقوب بینا شد.
2-سلطه ی غیبی موسی علیه السلام
اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشره عینا» بقره آیه 60
به موسی گفتیم با عصای خود بر سنگ بزن تا دوازده چشمه از آن خارج گردد به تعداد قبایل بنی اسرائیل از آن بیرون بیاید.
البته اراده ی موسی علیه السلام در این قضیه نقشی اساسی دارد.
که نشان دهنده قدرت غیبی موسی علیه السلام است. مانند این پدیده ها که گواه سلطه ی غیبی پیامبران است در احادیث و قرآن بسیار دیده می شود.
مانند سلطه ی غیبی حضرت
سلیمان علیه السلام.
توانایی حضرت مسیح علیه السلام در
زنده کردن مردگان و
شفا بخشیدن به بیماران و توانایی حضرت
ابراهیم علیه السلام که در موارد متعددی به این دست مسائل بسیار اشاره شد.
منبع:آیین وهابیت ؛ جعفر سبحانی