مقدمه
ذرات آواری موجود در سنگ ، ممکن است تغییر شکل یابند و یا بچرخند و در امتداد معینی قرار گیرند. در بسیاری مواد ، بلورهای طویل سنگ ، در امتدادی موازی با امتداد
محور چینخوردگیهای فرعی ، قرار گرفتهاند و ساخت خطی را بوجود میآورند.
اشترت از
ساختهای خطی در
سوروی نروژ نام میبرد که در نتیجه به خط شدن
بلورهای طویل نفلین ، به موازات محور چینهای فرعی ، بوجود آمده است. نظیر چین ساختی در
منطقه بروکن هیل استرالیا ، در نتیجه موازی قرار گرفتن
بلورهای سیلیمانیت و
آمفیبول ، مشاهده شده است که به موازات محور چینها قرار گرفتهاند.
بایستی توجه داشت که به خط شدن کانیها ، همیشه به موازات محور چینها انجام نمیشود. مثلا در ناحیه
مونت روب استرالیا ،
ساختهای خطی ، در نتیجه به خط شدن کانیهایی نظیر سیلیمانیت ، آندالوزیت و
بیوتیت ، بوجود آمده است که زاویه بین امتداد آنها و محور چینهای موجود ، صفر تا 90 درجه است. همچنین ساختهای خطی که در نتیجه موازی قرار گرفتن مجتمع کانیها بوجود میآیند، ممکن است نسبت به محور چینهای موجود ، موازی و یا نسبت به آن تحت زاویه بزرگی قرار گرفته باشد.
ساخت خطی سرپایین
معمولا در سطح
کلیواژ اسلیتها ، نوعی ساخت خطی دیده میشود که به علت وضعیت قرار گرفتن مشخص آن ، به نام ساخت خطی سرپایین خوانده میشود. این نوع ساخت خطی ، معمولا طی زاویهای حدود 90 درجه نسبت به
محور چینخوردگی قرار دارد و در نتیجه به خط شدن کانیهای منفرد و مجتمع کانیها ، بوجود میآید. در این ساخت ، معمولا مجتمع کانیهای عدسی شکل که قسمت اعظم آن
کوارتز است بوسیله لایههای
میکا از یکدیگر جدا شدهاند و مجموع آنها ، در عین آنکه مولد
تورق در این سنگهاست، سبب بوجود آمدن ساخت خطی در سنگ نیز میگردد.
سایه فشار
سایه فشار یا حاشیه فشار نیز نوعی از مجتمع کانیهاست که سبب ایجاد ساخت خطی میشود. این نوع ساخت خطی معمولا از نتیجه رویش ذراتی در طرفین
دانههای پورفیری یا
ذرات آواری ، و موازی قرار گرفتن مجتمع آنها ، به وجود میآید.
نمونهای دیگر
بسیاری از
ذرات تشکیل دهنده سنگ ، نظیر تخمکها و
تخم ماهی ، معمولا در ابتدا به حالت کرویاند و پس از اینکه سنگ تحت تغییر شکل قرار گرفت، به بیضوی تبدیل میشوند و در مرحله بعد ، در نتیجه به خط شدن آنها ،
ساخت خطی بوجود میآید. ساخت خطی ناشی از ذرات بیضوی سنگ ، ممکن است نسبت به محور چینخوردگی موازی و یا مایل باشد ولی معمولا در یک ناحیه ، تنها یک نوع توجیه دیده میشود. یعنی ساخت مزبور ، یا اینکه در تمام ناحیه ، موازی چین و یا این که نسبت به آن مایل است.
در بعضی مناطق ، در داخل سنگ ،
قلوه سنگهای کروی به طریقی توجیه میشوند که محور کوچک آنها ، عمود بر امتداد
لایهبندی است و محور بزرگشان در دامنههای چین بر محور آن عمود و در حوالی لولا با این محور موازیاند. در ناحیه کوههای جنوبی واقع در
ایالت مریلند آمریکا ،
آهک اوولیتیکی به طریقی تغییر شکل یافته که اوولیتهای آن که در ابتدا تقریبا کروی بودهاند به حالت بیضوی درآمدهاند. این بیضویها که عموما بیضویهای سه محورهاند به طریقی توجیه شدهاند که محور بزرگ آنها ، یک نوع
ساخت خطی و مجموع محورهای بزرگ و متوسط آنها که در یک سطح واقع شده است یک نوع تورق سطح محوری به وجود آورده است.
این ساخت خطی ، نسبت به
محور چینخوردگی اصلی ناحیه ، طی زاویهای در حدود 90 درجه قرار گرفته ولی معمولا با محور چینهای محلی موازی است. «بادو» نیز از سنگهای اوولیتیکی یاد میکند که اوولیتهای آن ، علاوه بر ایجاد تورق سطح محوری ، نوعی ساخت خطی بهوجود میآورد که عمود بر محور چینخوردگی است.
مباحث مرتبط با عنوان