حسن زیّات بصری می گوید: « من با شخصی که از اهل
بصره بود، خدمت
حضرت امام باقر علیه السلام وارد شدیم، دیدیم اطاق حضرت زینت داده شده و لباس حضرت هم بسیار زیبا و خودش هم آراسته بود.
بعد از ورود، سؤالاتمان را پرسیدیم و سپس برخاستیم و خداحافظی کردیم.
حضرت فرمود: « ای حسن فردا تو و همراهت دوباره به نزد من بیایید.
فردا که به نزد او رفتیم دیدیم این بار در اطاقی نشسته که در آن جز یک حصیر نیست و لباس او هم ارزان قیمت و خشن بود.
حضرت رو کردند به رفیق من و فرمودند :
ای برادر بصره ای! دیروز که اینجا آمدی، من در اطاق مربوط به همسرم بودم و آن روز نوبت او بود و زینتهایی که دیدی و لوازمی که آنجا بود هم مربوط به او بود، و چون او خود را برای من زینت داده بود، بر من لازم بود که خود را برای او زینت دهم.
خواستم مسأله ای برای تو ایجاد نشود و مشکلی در ذهنت پیش نیاید.
همراه من به حضرت عرض کرد: « فدایت شوم! به خدا همین طور است و در قلب من چنین مسأله ای خطور کرده بود، اما اکنون به خدا قسم آن شک بر طرف شد، حق همان است که فرمودی»
توضیح: از این رفتار جالب و ساده حضرت درس بزرگی باید گرفت؛ و آن این است که آراستگی ظاهر ولباس باعث محبت بیشتر زن و شوهرمی شود، وقتی که زن و شوهر جذب یکدیگر شوند، راههای انحراف سد خواهد شد و کانون خانواده، با محبت طرفین مستحکم می گردد.
منابع:
بحار الانوار، ج 46، ص 293، ح 20.
مراجعه شود به:
فضائل درخشان امام باقر علیه السلام