روند تغييرات انرژي الكترونخواهي در هر دوره
قاعدتاً يك اتم كوچك بايد تمايل بيشتري براي بدست آوردن الكترون از خود نشان دهد تا يك اتم بزرگ، زيرا الكترون افزوده شده به اتم كوچك، بطور متوسط به هسته مثبت نزديكتر خواهد بود. با توجه به آنكه شعاع اتمي عناصر از يك تناوب از چپ به راست كوچكتر و بار مؤثر مثبت هسته در همان جهت افزايش مييابد، بايد انتظار داشت كه الكترونخواهي عناصر مربوط، از چپ به راست در يك تناوب، مقادير منفي بيشتري نشان دهد. اين گرايش، با تقريب زياد، كم و بيش در جدول زير مشاهده ميشود.
همانند مورد پتانسيلهاي يونيزاسيون، با توجه به مقادير الكترونخواهي عناصر مختلف نيز ميتوان پايداري بعضي آرايشهاي الكتروني را توجيه كرد. به عنوان مثال الكترونخواهي هالوژنها مقاديري بزرگ و منفي است كه نشانه تمايل زياد آنها به گرفتن الكترون است. در اين مورد افزايش يك الكترون به هر هالوژن سبب ايجاد آنيوني ميشود كه آرايش الكتروني گاز نادر بعدي خود را دارد. بالعكس افزايش يك الكترون اضافي به گازهاي نادر فرايندي گرماگير است و براي تشكيل آنيون مربوطه بايد به سيستم مورد نظر انرژي بدهيم.
بديهي است كه مثبت بودن مقدار
الكترونخواهي هليم (و بطور كلي گازهاي بياثر)، بوجود ترازهاي پر لايه ظرفيت و آرايش الكتروني بسيار پايدار اتم آنها مربوط است كه براي ورود الكترون اضافي، شرايط نامساعدي، محسوب ميشود. بنابراين، اين پديده نيز پايداري آرايش الكتروني گازهاي نادر را آشكار ميسازد.
منفي بودن
الكترونخواهي فلزات قليايي را ميتوان بوجود تراز الكتروني نيمهپر
در لايه ظرفيت اتم آنها نسبت داد. زيرا، الكترون اضافه شده، در اين تراز نيمهپر قرار گرفته و تأثير زيادي بر بالا رفتن سطح انرژي يون منفي حاصل، نميگذارد. مثلاً در مورد سديم، چنين عمل ميشود:
مثبت بودن
الكترونخواهي فلزات قليايي خاكي را ميتوان بوجود تراز پر شده
لايه ظرفيت و آرايش الكتروني نسبتاً پايدارتر اتم آنها نسبت داد، زيرا، الكترون اضافه شده، در تراز
لايه ظرفيت كه سطح انرژي بالايي دارد، وارد ميشود كه اين خود علاوه بر بالا رفتن سطح انرژي در يون حاصل، موجب از بين رفتن تقارن آرايش الكتروني و كاهش پايداري ميشود، بطوريكه
واكنش الكترونخواهي اتم، مقداري مثبت خواهد شد. مثلاً در مورد منيزيم، خواهيم داشت:
به همين ترتيب مقادير الكترونخواهي عناصر گروه مس (با آرايش الكتروني
) منفي است كه نشانه تمايل عناصر اين گروه به گرفتن يك الكترون و تشكيل آرايش كامل پايدار است، مثلاً مس، آرايش الكتروني
را بدست ميآورد. مقادير الكترونخواهي گروههاي فلزات قليايي، كروم (بجز تنگستن) و كربن نيز تمايل آنها را به گرفتن الكترون و تشكيل آرايشهاي الكتروني پايدار، يعني به ترتيب پوستههاي پر يا نيمهپر
و
را نشان ميدهد. مقادير الكترونخواهي كوچك يا مثبت (مانند الكترونخواهي آلومينيم، نيتروژن و گازهاي نادر) نمايانگر آنست كه اين عناصر ميلي به گرفتن الكترون ندارند و افزودن الكترونها به اين گونه عناصر دشوار است. دليل اين پديده را نيز بايد در پايداري پوستههاي پر و نيمهپر آنها جستجو كرد.
بنابراين در هر دوره، بيشترين تمايل پذيرش الكترون (بيشترين الكترونخواهي) در عنصر گروه هفتم ديده ميشود.
پس همانطور كه ديديد بر خلاف شعاع اتمي، انرژي يونيزاسيون و الكترونگاتيوي اتم كه در مورد عناصر اصلي هر دوره، با افزايش عدد اتمي، بطور كلي افزايش مييابد، الكترونخواهي اتم از چنين روندي پيروي نميكند.
پیوند های خارجی
http://Olympiad.roshd.ir/chemistry/content/pdf/0188.pdf