ایشان می فرماید:
- با اثبات دین به عنوان مجموعه قوانین و مقررات ثابتی که مبین انسان و جهان و پیوند میان آن دو است، نقش دین نسبت به جمیع معارف و علوم آشکار می گردد...
بر این مبنا ، دین نه تنها مغایر با علم نیست بلکه میزان اساسی برای توزین قوانین علمی می باشد.
معارف دینی در واقع ، مبین همان قوانین و سنن ثابتی هستند که علوم مختلف در جستجوی آنها می باشند.
- آیات و روایات فراوانی درباره حقایق تجربی ، طبیعی و تاریخی وارد شده است.
بخش عمده این آیات به تاریخ تکوین زمین و آسمان و بخشی دیگر به چگونگی حدوث و پیدایش انسان و حیوانات ، و بعضی دیگر به نقل حوادث گذشتگان و
احکام ،
سنن و قواعد غیر قابل تغییر و تحویل زندگی فردی و اجتماعی انسان می پردازد.
هر یک از ایات مذکور ، گزارش و اخبار از حقایقی است که بررسی و جستجوی پیرامون آنها در صلاحیت علوم مختلفی نظیر
کیهان شناسی ،
زیست شناسی ،
مردم شناسی ،
جامعه شناسی ،
تاریخ و ...قرار دارد.
- اعتبار و ارزش های قضایای دینی ای که درباره سنت های تاریخی ، اجتماعی ، طبیعی و یا چگونگی خلقت عالم و آدم آمدهاند ، اصول و ضوابط بنیادینی را برای هدایت و شکل گیری علوم تجربی ای که در پرتو آنها رنگ و چهره دینی به خود می گیرند، در اختیار بشر قرار می دهد.
- نگاه دینی فرآن به طبیعت و تاریخ از یک امتیاز عمده نسبت به نگاه مفسران مادی طبیعت برخوردار است زیرا قرآن همراه با تبیین روابط مادی و صوری به علت فاعلی و غایی حوادث طبیعی و تاریخی توجه می دهد و در نتیجه علوم طبیعی و اجتماعی را با دو بال هوالاول و هوالاخر تا اوجگاه مبدأ و معاد پرواز می دهد.
منبع
- جوادی آملی ، عبدالله ، شریعت در آینه معرفت