دورکیم معتقد است که هیچ چیز ذاتا مقدس یا دنیوی نیست، بلکه زمانی یکی از این دو خصلت را پیدا میکند که مردم یا بر آن پدیده ارزشی فایدهمند قایل شوند و یا بر عکس، صفاتی ذاتی به آن نسبت دهند که با ارزش وسیلهاش هیچ ارتباطی نداشته باشد. بر این اساس، دورکیم دو خصلت برای دین بیان میکند: خصلت اجتماعی و خصلت غیر خدایی دین. یعنی: افراد در پرستش مذهبی خویش، بی آنکه بدانند، جامعه را میپرستند. بدین صورت، وی در طرح خود برای دین در جامعه کنونی و حل مشکل اخلاقی جوامع، دست به شگردی مخصوص میزند: جامعه را تا حد خدایی بالا می برد و بدان همان مقامی را میدهد که مؤمنان به خدا میدهند.
به نظر وی، تحقیقات علمی نشان داده که انسانها هیچگاه جز جامعه خویش را نپرستیدهاند. تنها جامعه است که به خودی خود، یک واقعیت مقدس از سنخ واقعیات طبیعی است. اما ورای آن، هم علت نمود دینی است و هم توجیه کننده تمایزی است که میان امور مقدس و غیر مقدس دیده میشود.دورکیم بر خلاف مارکس ، دین را اساسا با نابرابریهای اجتماعی قدرت مرتبط نمیسازد، بلکه آن را به طبیعت کلی نهادهای جامعه مربوط میکند. از سوی دیگر، وی نظیر مارکس، هیچگونه اصالت، عینیت و حقانیتی به دین نمیدهد و دین را تجلی حیات جمعی و واقعیت جامعه میداند. از نظر او، دین پدیدهای طفیلی است. دورکیم با نظریه «دین تجلی روح جمعی است»، از دین قداستزدایی کرده و با خلاصه کردن و فروکاستن آن تا حد توتم، آن را به خرافات و سحر و جادو تنزل داده و مساله حق و باطل بودن ادیان را زیر سؤال برده است.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد