روزی پسر کوچک
امام صادق علیه السلام خفه شد و از دنیا رفت. امام با دیدن این صحنه گریست و خطاب به او فرمود:« اگر تو از دنیا رفتی، من مانده ام و اگر تو مبتلا شدی، من در عافیت هستم.»
و با این جملات، سپاس خود را از نعمت های موجود خداوند در برابر این مصیبت اظهار فرمود.
فرزند امام را به سوی زنان بردند. زنان با دیدن جنازه کودک ضجه زدند ولی امام آنها را سوگند داد که فریاد و بیتابی نکنند. هنگامی که جسد کودک را برای خاک سپاری از منزل خارج میکردند، امام صادق فرمود:«پاک و منزه است خدایی که فرزندان ما را از ما میگیرد ولی محبت و دوستی ما نسبت به او فزونی می یابد.)
و پس از آنکه جنازه را داخل قبر گذاشتند امام فرمود:
«ای پسرکم، خداوند جایگاهت را وسیع گرداند و تو را با پیامبرت محشور فرماید.» سپس فرمود:« ما خاندانی هستیم که اگر خداوند درباره محبوبهایمان چیزی را دوست بدارد که ما آن را ناخوش داریم، باز میپذیریم و به آن خرسند خواهیم بود.»