پیامبر اکرم صلی الله وعلیه و آله که در
غدیر خم مأموریت خویش از سوی خداوند متعال را برای معرفی
حضرت علی علیه السلام به عنوان جانشین پس از خود انجام داده بود، در آخرین روزهای زندگی نیز پیوسته مراقب بود نسبت به جانشینش توطئهای صورت نگیرد.
به همین جهت روزی که سران اصحاب برای عیادت در منزل او جمع شده بودند، فرمود:« کاغذ و دواتی برای من بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن گمراه نشوید.»
عمر بن خطاب سکوت مجلس عیادت را شکست و گفت:« بیماری بر پیامبر غلبه کرده است و او هذیان می گوید. قرآن نزد ما هست و همین کتاب برای ما کافی است.»
اختلاف و درگیری در حضور پیامبر شدت یافت؛ جمعی از عمر طرفداری کردند، و جمعی معتقد بودند که باید کاغذ و دوات بیاورند.
پیامبر غضبناک شد و فرمود:« برخیزید و خانه مرا ترک کنید.»
ابن عباس می گوید: بزرگترین مصیبت برای
اسلام این بود که اختلاف جمعی از اصحاب مانع از این شد که پیامبر متن مورد نظر خود را بنویسد.
به نظر میآید منظور پیامبر چیزی جز تحکیم
وصایت و جانشینی علی علیه السلام و لزوم پیروی از
اهل بیت نبوده است؛ زیرا پیامبر در
حدیث ثقلین، تمسک به قرآن و
عترت، اهل بیت رسول الله، را تنها راه نجات از گمراهی و دستیابی به سعادت و هدایت جاودان معرفی کرده است .
و در بستر بیماری نیز فرمود برای شما چیزی بنویسم که هیچگاه پس از من گمراه نشوید.
منابع:
- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج2، ص20
- طبقات کبری ابن سعد، ج2، ص244
مراجعه شود به: