وقتی ذوالجناح، اسب امام حسین علیه السلام، از کنار بدن گلگون صاحبش شیههزنان به سوی خیمههای حرم حسینی آمد، حضرت زینب علیها سلام به ام کلثوم رو کرد و گفت:«این اسب برادرم حسین علیه السلام است که به طرف خیمه میآید. شاید آب آورده باشد.»
ام کلثوم سراسیمه از خیمه بیرون آمد و ناگاه دید اسب آمده ولی صاحبش همراهش نیست. دست بر سر زد و چادر خود را پاره کرد و فریاد زد :« قُتل والله الحسین! به خدا حسین کشته شد!»
زینب با شنیدن این حرف، صدا به گریه بلند کرد و مرثیه سرایی آغاز نمود.
لحظه ارتحال امام و انتقال بار سنگین امامت به وصّی او، با تحولات معنوی عمیقی در روح آن وصّی همراه است که با این تحولات، علم امامت به امام بعد منتقل میشود. حضرت سجاد علیه السلام نیز بر این اساس، زمانی که بار امامت را بر دوش خود احساس کرد، دریافت که پدرش به شهادت رسیده است، اما به دلیل شدت بیماری، در آن لحظه، کاری جز گریه در بستر از او ساخته نبوده است.
منابع:
معالی السبطین،ج 2، ص 51 و 52 - مقتل الحسین، ص 346
مراجعه شود به:
امام سجاد علیه السلام در عصر عاشورا