خاندان احمد یلیان
«24 501 ﻫ / 1227 1107 م»
این سلسله از بازماندگان
روادیان عرب و از فرزندان احمد یل بن ابراهیم بن وهسودان روادی هستند که پس از چیره شدن
سلجوقیان بر آذربایجان به " خداوند
مراغه " فرود آمدند.
در باب تبار شناسی این سلسله بین مورخان و محققان امروزین، اختلاف نظر پدید آمده است، چه آن که ، وهسودان تا آنجا که از اشعار قطران بر میآید، تنها سه پسر داشت به نامهای مملان و منوچهر و عبدالله، و نام ابراهیم به عنوان پسر وی برده نشده است. شاید ابراهیم کوچکترین فرزند وهسودان بوده باشد و به همین جهت قطران شعری درباره او نیز سروده باشد.
نخستین باری که نامی از این خاندان در تاریخ آمده مربوط به حوادث 501 ﻫ / 1107 م است که در پیکاری سخت میان سلطان محمد بن ملکشاه با صدقه بن دبیس، امیر حله، امیر احمدیان یکی از ملازمان سلطان بود. ابن اثیر در ذیل حوادث این سال او را - خداوند مراغه - میخواند، سپس برخی از حوادث دوران او و چند تن از بازماندگانش را خاطر نشان ساخته است. که اغلب پژوهشگران مرجع تحقیق درباره این خاندان را از روایات ابن اثیر گرفتهاند. اما ابن اثیر تبار احمد یل را - احمد یل پسر ابراهیم پسر وهسودان روادی کردی - نگاشته که در آن ایام -وهسودان روادی - جز از امیر منصور وهسودان پسر امیر مملان، سراغی نمیتوان گرفت و این با ارجاعی که از منظر تبارشناسی ابن اثیر میگوید متفاوت است. به هر تقدیر، احتمال میرود که ابن اثیر دو خاندان روادی عرب و کرد را یکی میپنداشته است و هم از این جهت تبار احمد یل را به " وهسودان کردی " نسبت داده است.
ورود طغرل بیک سلجوق به آذربایجان
گفتنی است که از سال 446 ﻫ / 1054 م که سال ورود طغرل بیک سلجوق به آذربایجان است، تاریخ این سرزمین در پردهای از ابهام قرار دارد و تا پنجاه سال پس از این روی داد، از حکمرانان محلی آنجا هیچ گونه آگاهی در دست نیست. با آن که یقین است که در این ایام ، حوادث بسیار مهمی در آن دیار رخ داده است که فروپاشی سلسله روادیان از حوادث مهم آن زمان است و این انقراض بیجهت و بدون کشمکش و درگیری انجام نیافته و ناگزیر با یک رشته شورشها همراه بوده است. همچنین در همان ایام، امیر ابوالخلیل جعفر را میشناسیم که قطران بیش از سی قصیده و قطعه در ستایش او سروده است و او را پادشاه آذربایگان - آذربایجان - میخواند و جنگهای او را با گرجیان و ارمنیان و رفتن او را به نزد سلطان سلجوقی - احتمالا" ملکشاه - یاد میکند. با این همه، در کتب مورخین ، هرگز نامی از او برده نشده و این خود گواهی است که کتب تاریخی تا چه اندازه ناقص و نارساست . آنچه از حوادث آذربایجان در این سالها یقین است، این است که پس از درآمدن طغرل به آذربایجان ، اندکی نگذشته بود که طوایف ترک همچون از ترکستان راهی ایران زمین شده و در تمامی اطراف و اکناف پراکنده شدند.
واگذاری فرمانروایی آذربایجان به امیر قطبالدین اسماعیل
از گفتههای ابن اثیر بر میآید که الب ارسلان یا ملکشاه فرمانروایی آذربایجان را به امیر قطبالدین اسماعیل، پسر یاقوتی که نوه برادر طغرل و خواهر او زبیده خاتون ، همسر ملکشاه بود، سپرده بودند. سپس مدتی هم پسر او مودود، فرمانروایی آنجا را داشت. اما دانسته نیست که از حکمرانان محلی در این هنگام چه کسانی در قید حیات بوده و حکمروایی داشتند و رفتار و رابطه این ترکان با حکام محلی چگونه بوده است.
خاندان احمد یلیان افزون بر یکصد سال بر مراغه حکمروایی داشتند. نخستین امیر آن احمد یل و واپسین فرمانروای این خاندان زنی از نواده علاءالدین بود که در حمله مغولان به آذربایجان و از جمله مراغه، خاندان احمد یلیان نیز منهزم گردید.
فرمانروایان خاندان احمد یلیان:
امیر احمد یل
آق سنقر یلیان
ارسلان ابه یلیان
فلک الدین بن ارسلان ابه
علاء الدین کرپا ارسلان
پسر علاء الدین
واپسین بازمانده احمد یلیان