حسام الدوله اردشیر پسر حسن
«وفات 567-602 ق / 1172-1206 م»
حسام الدوله اردشیر، پس از قتل پدر و در آغاز نوجوانی بر تخت نشست. نخست سپاهیانی را که پدرش شرف الملوک به خراسان گسیل داشته بود، گفت تا به
طبرستان باز گردند. اما مؤید آی اِبه که از مرگ حسن آگاه شده بود، همراه سلطان شاه به ساری آمد. نخس از حسام الدوله خواست که اطراف تمیشه را به او واگذارد، اما حسام الدوله نپذیرفت و مؤید آی اِبه به تمیشه و استراباد رفت و دژ ولین و پالمن را گرفت و استراباد را به برادر خود قُوشْتُم داد. قوشتم به گشواره تاخت، اما مبارزالدین ارجاسف، سردار علاء الدوله حسن، یار نزدیک اردشیر، او را به سختی شکست داد. حسام الدوله پس از آن متصرفات مؤید را گشود و دامغان و بسطام را نیز گرفت.
پس از کشته شدن آی اِبه به دست تکش، روابط میان اردشیر و تکش که پیشتر آغاز شده بود، رو به گرمی نهاد و اردشیر دختر تکش را خواستگاری کرد. در 578 ق / 1182 م ملک دینارِ غُز از کرمان به تمیشه و کشواره تاخت و نامه تکش را به اردشیر، مبنی بر این که با هم از بیش و پس بر غزها بتازند، به دست آورد. چون از آن آگاه شد به سرخس و مرو عقب نشینی کرد.
اردشیر در سالهای 582 و 583 ق / 1186 و 1187 م نیز نیروهایی به یاری تکش برای حمله به نیشابور در اختیار او گذاشت. چون تکش بر خراسان چیره شد: برخی از امیران دست نشانده اردشیر همچون کیکاووس گلپایگانی پسر فخرالدین، که برادر اردشیر عصیان کرده و سرکوب شده بود، پناه داد و کوششهای اردشیر برای استراد کیکاووس به جایی نرسید. تکش، حتی کیکاووس را امارت
گرگان داد. این امر مایه خشم اردشیر شد و در مقابل بد عهدی تکش، با
طغرل سلجوقی و سلطان شاه برادر تکش همداستان شد. تکش پیشدستی کرد و به سرخس رفت تا با سلطان شاه پیکار کند، اما سلطان شاه بیش از پیکار در 589 ق / 1193 م درگذشت. تکش بعد از این رویداد، به سوی طغرل در ری شتافت و در نبردی او را شکست داده به قتل رساند «590 ق / 1194 م». آن گاه به
همدان رفت و سراسر
عراق عجم را گرفت «592 ق / 1196 م». حسام الدوله اردشیر که از فتوحات و پیروزیهای تکش بیمناک شده بود، پسر کوچکتر خود قارِن را به همدان نزد سلطان فرستاد: ولی تکش به او توجهی نکرد و بازش گرداند. سپس دامغان و بسطام را گرفت و به گرگان تاخت. در آن جا امیر صوتاش و کبود جامه نصرت را گفت با سپاه خراسان و خوارزم به تسخیر طبرستان روند. آنان وارد ساری شدند و چپاول بسیار کردند. اردشیر که تاب پایداری نداشت گریخت و لشکر تکش به مدت 23 روز در آن دیار غارت و کشتار کردند. اما این پایان کشمکشهای تکش با اردشیر نبود، چه مدتی بعد تکش به فیروزکوه و اطراف آن حمله برد و چند دژ را گرفت. اندکی بعد تکش درگذشت «596 ق / 1200 م» و ادرشیر به تسخیر دوباره متصرفات وی در طبرستان همت گماشت. در 600 ق / 1204 م چون شهاب الدین غوری به خوارزم لشکر کشید، اردشیر به او قول داد که خطبه و سکه به نام وی کند، اما چون شهاب الدین شکست خورد، اردشیر نیز به تعهد خود عمل نکرد. وی سرانجام در 602 ق / 1206 م پس از 34 سال فرمانروایی درگذشت.
حسام الدوله اردشیر مردی سخاوتمند و دلاور و اهل آبادانی و خیرات بود و بنیاد عدل و داد نهاد. گفتهاند که چهار «امیر العدل» تعیین کرد تا خواستها و شکایتهای مردم را به او رسانند «ابن اسفندیار: ذیل، 127». نیز رسم بود که هر ساله بیش از 000/100 دینار حسامی از دربار او به خیرات میدادند و هر جمعه 100 دینار به امیر عدل میداد تا به نیازمندان رساند. همچنین برای ترمیم بقاع متبرکه امیران و عراق و عربستان و هم چنین برای دانشمندان و سادات، وجوهی مقرر داشت. چنان که از
مصر و شام نیز همواره
علویان برای گرفتن مال به نزد او میآمدند.