منو
 کاربر Online
648 کاربر online

حبسیه

تازه کردن چاپ
فرهنگ > ادبیات
(cached)

فیش ناتمام است




تصویر

حبسیه بیشتر از موضوعات شعری است تا از انواع ادبی به هر حال حبسیه از فروع ادب غنائی است و در آن شاعر اندوه و رنج خود را از زندان توصیف می کند.

نخستین و بیشترین حبسیه ها در دیوان مسعود سعد سلمان دیده می شود و بعد از او نیز شاعرانی که به زندان رفتند حبسیه سرودند. چنان که خاقانی چند حبسیه فرا دارد و در عصر ما شاعر استاد ملک الشعرای بهار نیز چند حبسیه سروده است.

زندان نای

نالم به دل چو نای من اندر حصار نای ----- پستی گرفت همّت من زین بلند جای

آرد هوای نای مرا ناله های زار ----- جز ناله های زار چه آرد هوای نای

گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر ----- پیوند عمر من نشدی نظم جانفزای

نه نه ! ز حصن نای بیفزود جاه من ----- داند جهان که مادر ملک است حصن نای

من چون ملوک سر ز فلک برگذاشته ----- زی زهره برده دست و به مه برنهاده پای

از دیده گاه پاشم دُرهای قیمتی ----- وز طبه گه خرامم در باغ دلگشای

نظمی به کامم اندر چون باده لطیف ----- خطّی به دستم اندر چون زلف دلربای

ای در زمانه راست نگشته مگوی کژ ----- وی پخته ناشده به خرد، خام کم درای

امروز پست گشت مرا همّت بلند ----- زنگار غم گرفت مرا تیغ غم زدای

از رنج تن تمام نیارم نهاد پی ----- وز درد دل بلند نیارم کشید وای

گیرم صبور گردم بر جای نیست دل ----- گویم برسم باشم هموار نیست رای

عونم نکرد همّت دور فلک نگار ----- سودم نداد گردش جام جهان نمای

کاری ترست بر دل و جانم بلا و غم ----- از رُمح آبداده و از تیغ سرگرای

چون پشت بینم از همه مرغان درین حصار ----- ممکن بود که سایه کند بر سرم همای؟

گردون چه خواهد از من بیچاره ی من ضعیف ----- گیتی چه خواهد از من درمانده گدای

گر شیر شرزه نیستی ای فضل کم شکر ----- ور مار گرزه نیستی ای عقل کم گزای

ای محنت ارنه کوه شدی ساعتی بُرو ----- وی دولت ار نه باد شدی لحظه یی بپای

ای تن جزع مکن که مجازی است ای نجهان ----- وی دل غمین مشو که سپنجی است این سرای

گر عز و مُلک خواهی ، اندر جهان مدار----- جز صبر ور جز قناعت دستور و رهنمای

ای بی هنر زمانه مرا پاک در نورد ----- وی کور دل سپهر مرا نیک برگرای

ای روزگار هر ش ب و هر روز از حسد ----- دَه چَه ز محنتم کن و ده دَر ز غم گشای

در آتش شکیبم چون گل فروچکان ----- بر سنگ امتحانم چون زر بیازمای

از بهر زخم گاه چو سیمم فروگُذار ----- وز بهر حبس گاه چو مارم همی فسای

ای اژدهای چرخ دلم بیشتر بخور ----- وی آسیای چرخ تنم نیک تر بسای

ای دیده سعادت، تاری شو و مبین ----- وی مادر امید سترون شو و مزای

مسعود سعد! دشمن فضل است روزگار ----- این روزگار شیفته را فضل کم نمای


تعداد بازدید ها: 19230


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..