هنگامی که هدهد قصه شهر سبا را برای
حضرت سلیمان علیه السلام نقل کرد و گفت مردم این شهر خورشیدپرستند و پادشاهشان زن است، سلیمان ایشان را به دین توحید دعوت نمود و پس از رد و بدل شدن نامههایی، ملکه سبا عازم دیدار از
بیت المقدس و گفتگو با سلیمان علیه السلام شد. سلیمان برای نشان دادن معجزه الهی به ملکه سبا، تصمیم گرفت تخت بزرگ او را در نزد خویش حاضر سازد.
او از این کار برای امتحان یاران خود بهره جست و فرمود:«کیست که بتواند تخت
بلقیس را به اینجا بیاورد؟»
بزرگ
جنیان گفت:«قبل از اینکه از این مجلس برخیزی، آن را برایت حاضر میکنم.»
اما
آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان که از
علم کتاب بهره ای داشت گفت قبل از آنکه چشم به هم بزنی، آن را حاضر میسازم. و تخت بلافاصله حاضر بود. سلیمان خداوند را برای این نعمت الهی شکر کرد.
ماجرای فوق در سوره مبارکه نمل آیات 20-40 آمده است.