تکشاخ (
Mon)
مقدمه
صورت فلکی تکشاخ در مدارک آشوریها ، حیوانی است با یک شاخ که سر و سر دست آن شبیه به اسب و ران آن مانند کره اسب با دمی شبیه شیر میباشد (600 تا 2700 سال قبل از میلاد). محققان جدید چنین تصور میکنند که تکشاخ نشأت گرفته از یک اشتباه مکتوب در شرح کرگدن هندی است. این صورت فلکی در مجموع جدید میباشد و در حدود سال 1624 بوسیله دانشمند آلمانی
یاکوب باچ نامگذاری شده است. اخترشناسان سالها بود که تکشاخ را یک ستاره متغیر معمولی تشخیص داده بودند، اما در سال 2002 این ستاره ناگهان ششصد هزار بار درخشانتر از
خورشید شد و با
قدر مطلق 8- ، یکی از درخشانترین ستارگان
کهکشان راه شیری لقب گرفت. به مرور زمان ، پرتوهای نور این فوران اطراف ستاره را روشن کرد و هالهای عظیم را در اطراف ستاره نمایان ساخت، ابری کروی متشکل از مواد خامی که سالها به بیرون از ستاره فوران کرده بود. اما ستاره آرام نگرفت و سه بار پشت سر هم فوران کرد. تکشاخ به موجودی شگفتانگیز تبدیل شده بود.
اکنون مدتی است اخترشناسان در تلاشند این معما را حل کنند که چه عاملی توانسته این ستاره را سه بار به این فورانهای بسیار قدرتمند بکشاند و دوباره آن را آرام کند. آنها مدلهای مختلفی را ارائه کردهاند، مثلا یک
ستاره نوترونی یا
کوتوله سفید درون یک
غول سرخ گیر افتاده و فوران کرده است، یا دو ستاره همدم در یک منظومه دوتایی بههم برخورد کردهاند و مقادیر عظیم انرژی آزاد کردهاند. اما به تازگی ، گروهی بینالمللی از اخترشناسان به سرپرستی آلون رتر از دانشگاه ایالتی پن، در مقالهای پیشنهاد دادهاند که مدل شکار سیارات با مشاهدات سازگاری بیشتری دارد. آنها پیشنهاد کردهاند این فورانهای سهگانه زمانی روی داده است که ستاره تکشاخ سه سیاره هماندازه
مشتری را بلعیده بود.
در گذشتهای نزدیک ، نخستین سیاره به لایه خارجی ستاره مادر نزدیک و اندکی بعد به مادر ملحق شد. افزایش چگالی درون جو ستاره سبب شد حرکت سیاره کند شود و در مسیری مارپیچی به مرکز ستاره نزدیک شود. سیارات مشتری مانند دارای مقادیر عظیمی دوتریوم (ایزوتوپ هیدروژن با یک پروتون و یک نوترون در هسته) هستند، اما جرم آنها به اندازهای نیست که
فشار گرانشی در هستهشان شرایط
گداخت هستهای را فراهم کند. اما سیاره اول در نزدیکیهای هسته ستاره ، دمای یکصد هزار
درجه کلوین را احساس کرد و همین برای آغاز فرآیند همجوشی هستهای دوتریوم کافی بود.
سوخت هستهای تازهای به هسته ستاره رسیده بود و
انفجاری بسیار عظیم در ستاره تکشاخ بوقوع پیوست. این نخستین فورانی بود که اخترشناسان ثبت کردند.
با این فوران ، ستاره منبسط شد و دو سیاره دیگر را نیز به دام انداخت. آن سیارات هم به سرنوشت سیاره اول دچار شدند و فورانهای دوم و سوم نیز به وقوع پیوست. محاسبات اخترشناسان نشان میدهد انرژی آزادشده در این فرآیند سیاره خوری با مشاهدات
تلسکوپ فضایی هابل از این ستاره به خوبی همخوانی دارد. تصویر جدید از پژواک نور تلسکوپ فضایی هابل بار دیگر سحابی اطراف ستاره نا آرام و متغیر ۸۳۸ V - تکشاخ را به تصویر کشید تا بازتاب نور در لایههای بیرونیتر
سحابی دور این ستاره پدیدار شود.
شاید برای بخاطر سپردن نام آسانی نباشد، اما تصویرش یکی از ماندگارترین تصاویری است که تلسکوپ فضایی هابل در سالهای اخیر تهیه کرده است. هابل در سالهای 2002 و 2003 ، شش تصویر از این ستاره تهیه کرد که آن را در حال فوران مواد به بیرون نشان میداد. با گذشت زمان ، پرتوهای نور درخشان ستاره ابر بسیار بزرگی از گاز و غبار را روشن کرد که پهنایش به یک سال نوری میرسید. اما چه عاملی موجب فوران این مواد و تشکیل چنین ابر بزرگی شده بود؟ گروهی از اخترشناسان حدس میزنند این منظره، صحنه نابودی سیارات این منظومه ستارهای است. آنها میگویند گویی ستاره مادر سیاراتش را بلعیده است. زمان رسیدن به نصف النهار 1 اسفند و مساحت آن 482 درجه مربع میباشد.
ستارهها
ستاره بتا که با چشم غیر مسلح به صورت تکی مشاهده میشود، یک ستاره چهار تایی در در فاصله 715
سال نوری است.
اجرام عمقی آسمان
M50 یک خوشه باز قشنگ با قدر 6 واقع در نزدیکی مرز کلب اکبر است که میتوان آن را در یک سوم راه بین خط واصل
شعرای یمانی (α CMa) به
شعرای شامی (α CMi) یافت. ضمنا میتوان آن را با
دوربینهای دوچشمی و یا
تلسکوپ هم مشاهده کرد که در منظقهای به پهنای 16 دقیقه قوسی با 100 ستاره قرار دارد. NGC2244 و NGC2264 از خوشههای باز روشن در شمال تکشاخ هستند. NGC2244 بوسیله سحابی روزت احاطه شده و میتوان آن را در شرایط خوب رصدی از درون دوربین دوچشمی هم مشاهده کرد.
مباحث مرتبط با عنوان