بازرگانان ایرانی، طلیعه داران ورود اسلام به چین
آمارها نشان میدهد که در حال حاضر 80میلیون مسلمان در چین وجود دارد(این آمارها به حدود سال 1370 هجری شمسی برمی گردد).
و سهم ایرانیان در نفوذ اسلام در چین نیز سهم عظیمی بوده است.راجع به آغاز ورود اسلام در چین تاریخچهای از منابع چینی نقل شده است که منحصر به منابع چینی است و در منابع اسلامی یاد نشده است.
میگویند در سال دوم سلطنت یونگ وی در حدود سال 31 هجری فرستادهای از عربستان همراه با هدایایی نزد او آمد و گفت که دولت ایشان 31 سال پیش تأسیس یافتند.
خاقان پس از کسب اطلاعاتی چند از دین اسلام آن را موافق تعلیمات
کنفسیوس دید و
اسلام را تأیید میکند و اجازه تبلیغ اسلام و تأسیس اولین مسجد در شهر چانگان را اعلام میدارد ولی مقرراتی چون نماز پنجگانه و یک ماه روزه برای وی گران آمد و وی بدین دین نگروید.
در ادامه آمده است که در خلافت
بنیامیه و
بنی عباس مسافرت سودا گران و مبلغین مسلمانان به چین افزایش یافت و به عربهایی که در خلافت امری به این کشور میرفتند را تازیان سفید پوش مینامیدند و عربهایی که در خلافت عباسیان به آنجا میرفتند را تازیان سیاه پوش مینامیدند.
در فاصله سال 31-184 هجری تعداد زیادی از بازرگانان عرب و ایرانی از راه دریا وارد چین شدند و آنان با زنان چینی وصلت اختیار کردند و در آنجا ساکن شدند این مسلمین از مردم چین جداگانه زندگی میکردند تا بتوانند در مراسم عروسی و اعمال روزانه خود احکام اسلامی را رعایت کنند حتی آنها محاکم
شرعی مخصوص داشتند که طبق
فقه اسلامی عمل میکرد این استقلال جامعه مسلمین در آن عصر دلیل دیگری بر نفوذ و قدرت اسلامی در چنین آن روزی بود.
تجاری که به چین میرفتند در حقیقت واسطهای بودند که به وسیلة تجارت پرسود خود سایر مسلمین را برای تجارت و تبلیغ دین به طرف چنین جلب میکردند و وقتی دستههای تازهای از مسلمین به چین وارد میشدند باعث افزایش جمعیت مسلمانان در شمال غربی و جنوب شرقی کشور میشدند.مسلمانان چین به دو قسمت تقسیم میشدند.
1- مسلمانان سیکانیگ که اصطلاحاً مسلمانان عمامه دار نامیده میشدند.
2- مسلمانان چین خاص که ( هان ) نامیده میشدند که در امور دینی معمولاً عبارات فارسی و عربی و مخصوصاً فارسی را در یک ترکیب خاص به کار میبرند.
3- رئیس روحانیون مسجد آخوند یا آخوندک نامیده میشد یعنی عالم یا تعلیم دهنده احکام دینی، امام جماعت به منزله دستیار آخوند بود.
4- شیوه تعلیم و تربیت سابق چین به تبعیت از درسهای معمول ایران و عرب بود.
5-عطاءالملک جوینی می گوید:این که پس از 600 سال از هجرت نبوی مبلغان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی به چین میروند و مردم آنجا را به بدین اسلام میخوانند را یکی از معجزات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلممیداند و به حدیث
اطلبوا العلم و لو بالصین جامه عمل می پوشانند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری