ایران قبل از اسلام دارای تمدن درخشان و با سابقهای بوده و این تمدن در دوره اسلامی مورد استفاده واقع شده است.
پ.ژمناشه گوید: ایرانیان بقایای تمدن تلطیف شده و پروردهای به
اسلام تحویل دادند که بر اثر حیاتی که این مذهب در آن دمید جان تازه گرفت.
در کتاب «ایران از نظر خاورشناسان» آمده است: در زمان
خشایارشا پسر
داریوش ایران چندین صد کشتی در دریای مدیترانه داشت و نیرومندترین دولت دریای عهد بود. و
ویل دورانت نیز در تاریخ تمدن به توضیح ساسانی میپردازد و گوید: پهلوی زبان هند و اروپایی در سلطنت
اشکانیان و در زمان
ساسانیان نیز معمول برد از ادبیات آن زمان 600 هزار کلمه باقی ماند که همه مربوطه به
دین است.
آن ادبیات وسیع بوده اما چون موبدان حافظ و ناقل آن بودند میگذاشتند تا آثار
افلاطون و
ارسطو به زبان
پلهوی ترجمه و در جندی شاپور تدریس شد و نیز میگوید: هنر ساسانی با اشاعة شکلهای هندی خود در میان کشورهای مشرق و مغرب دین خود را ادا کرده شاید نفوذ آن به هند یونانی یاری کرد. از اصرار در نمایش تصویرهای کلاسیک دست بردارد و به روش بیزانسی بگراید و به هنر مسیحیت معاضدت نمود تا از سقفهای چوبی به طارمها و گنبدهای آجری یا سنگی عطف توجه کند.
هنر ساختن دروازهها و گنبدهای بزرگ که خاص معماری ساسانی بود به مسجدهای اسلام و معابد منتقل شد. در کتاب ایران از نظر خاورشناسان آمده است: در زمان محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عرب از خود صنعتی نداشت و یا اگر داشت ناچیز بود از فتح
سوریه و
بینالنهرین و ایران بود که هنرهای این ممالک را اقتباس کردند از منابع صحف چینی به دست میآید که خلفای اموی از تمام ولایت مفتوحه مصالح و استادانی را جلب میکردند و در بنای شهرها و مساجد جدید مورد استفاده قرار میدادند همچنین برای ابنیه
مکه صنعتگران از
مصر و
قدس و
دمشق آورده شدند و این استفاده تا زمان عباسیان ادامه یافت به این تربیت به تدریج یک اسلوب اسلامی که از دو منبع یعنی عیسوی شرقی و ساسانی سرچشمه گرفته به وجود آورد.
هنر
ساسانی مستقیماً ادامه یافت و به
هنر اسلامی منتهی شد که هنرمندان گاهی عین آن را نقش کردند و گاهی آن را تغییر دادند و سبک خاصی به وجود آوردند.مسلمین نظامات اداری خود را از ایران اقتباس کردند. دفاتر و دواوین دستگاه خلافت به سبک قدیمی ایران تنظیم میشد و احیاناً زبان اداری و دفتری زبان فارسی برد بعدها خود ایرانیان مسلمان ترجیح دادند که به زبان عربی برگردانند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری