گاهی نیز اصطلاح نهاد را با
موسسه مترادف دانستهاند و بهمین دلیل در غالب مواد کاربرد این دو اصطلاح بجای یکدیگر نوعی سردرگمی و ابهام ایجاد کرده است ولی با مختصر تعمقی این ابهام را میتوان زدود و براحتی میتوان این دو را از هم تفکیک نمود بدین معنی که اگر محتوای موسسات را از قالب و مکانیکه این محتوی در آن صورت میپذیرد جدا سازیم , مقصود حاصل میشود.
مثلاً
سندیکای کارگری یک موسسه است در حالیکه آئین و رویههایی که طی آن کارگران موفق به گرفتن امتیازات میگردند محتوی این موسسه و در نتیجه نهاد تلقی میشود. بعبارت دیگر مقررات و رویههایی که برای ارضای هدفهای موجود در یک موسسه یا تنظیم روابط افراد یک موسسه وجود دارد و نهاد محسوب میشود و به همین سیاق
خانواده یک موسسه است ولی
ازدواج روابط متقابل بین والدین و فرزندان , کارکردهای آموزشی ,تربیتی (و در مورد خانواده
روستائی , کارکرد تولیدی) آن نهاد است , ونیز آموزشگاه یک موسسه است ولی نظام تعلیم و تربیت , مقررات موجود آموزشی, امتحان و جریانهایی از این قبیل که ناظر بر هدف و هدفهای معنی بوده و دارای کارکرد مشخصی میباشند, مجموعاً نهاد تعلیم و تربیت نامیده میشوند.
همچنین حزب یک موسسه است ولی اعمال و رفتار تبلیغاتی و مبارزات گروهی سیاسی و کارکردهایی از این قبیل نهاد است و یا موقعی که از بیمارستان سخن به میان میآوریم, اگر مجموع خدمات پزشکی و تدارکات خصوصی عمومی که برای ارضاء یک نیاز
اجتماعی معینی انجام میگیرد و به تیمار و مواظبت بیماران مربوط میشود را در نظر آوریم در اینصورت سر و کار ما با یک
نهاد اجتماعی است و اگر چنانچه مجموعهای از
پزشکان ,
پرستاران ,
بهیاران و سایر خدمه اداری و فنی بیمارستان و کل تشکیلات آنرا در نظر گیریم , در اینصورت سروکار ما با یک موسسه است .آئین ها , مقررات , شیوههای عمل و رفتار و بطور کلی محتوای یک موسسه رامیتوانیم نهاد گوییم.
نکته قابل ذکر در ارتباط با نهادهای اجتماعی آنست که نهادهای اجتماعی توسط گروههای مختلف اجتماعی بکار گرفته میشوند بعبارت دیگر این شیوههای عمل خواه از سوی موسسات وضع شده باشد یا بصورت غیر رسمی بر اثر انباشت تجربیات اجتماع گسترش یافته باشد نمیتوانند از افرادی که این نهادها را بکار میبرند جدا باشد از این رو تحقیق در واقعیت های اجتماعی غالباً شامل نهادها و گروههای انسانی هر دو میگردد.