مسلما بین دو جهان ، تفاوتهایی است. اگر مشابهتهایی وجود دارد وجود تفاوت هم حتمی است. دو نشئه و دو عالم و دم نوع زندگی است با قوانینی متفاوت. |
تشبیه دنیا و آخرت به عالم رحم و دنیا
برای نشان دادن تفاوتهایی که بین این دو نوع زندگی وجود دارد مثالی در دسترس نیست، زیرا هر مثالی که زده شود از دنیاست و تابع قوانین دنیوی ولی میتوان با کمی مسامحه دنیا و آخرت را به عالم
رحم و دنیا تشبیه کرد.
طفل در رحم نوعی زندگی دارد. پس از
تولد از نوعی دیگر از زندگی برخوردار است. یک جنبه مشترک این دو زندگی این است که در هر دو ، تغذیه وجود دارد ولی
نحوه تغذیه جنین با کودک پس از تولد فرق دارد طفل در رحم مادر همچون یک
گیاه زندگی میکند، از خون مادر از راه
بند ناف مانند
ریشه گیاه غذای خود را میگیرد. ولی به محض اینکه به این جهان پا مینهد نظام زندگیش بر هم میخورد در اینجا یک لحظه هم نمیتواند مثل سابق زندگی کند و اگر کسی بخواهد همان وضع سابق را برای تغذیه طفل ادامه دهد ممکن نیست زیرا نظام زندگی طفل عوض شده است.
جهان آخرت نیز نسبت به دنیا چنین است. وضع زندگی در آخرت با وضع آن در دنیا متفاوت است در هر دو حیات است ولی نه به یک نوع. زندگی در آنجا قوانین و نظاماتی دارد غیر از آنچه که در اینجا هست. به عبارت دیگر دنیا و آخرت دو نوع جهان و دو نوع نشئهاند.
ثبات و تغیین
در این جهان حرکت و تغییر هست. کودک جوان میگردد کامل میشود و به پیری میرسد و سپس میمیرد. در این جهان ، نوها کهنه میشوند و کهنهها از بین میروند ولی در جهان آخرت پیری و کهنگی وجود ندارد. مرگی هم در کار نیست. آنجا جهان بقاست و اینجا جهان فنا. آنجا خانه ثبات است و اینجا خانه زوال و
فنا.
زندگی خالص و ناخالص
دومین تفاوت این است که در این جهان ،
موت و حیات باهم آمیخته است ولی آن جهان سراپا زندگی است. در اینجا جمادات و حیواناتی وجود دارند و هر کدام به دیگری تبدیل میگردند. زندگی و مرگ در دنیا مخلوط به هم هستند اما در آخرت چنین نیست. آنجا یکپارچه حیات است.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و اِنّ الدّار الخره لهَی الحیوان :
همانا منحصرا خانه آخرت خانهای است که زنده است» (
سوره عنکبوت_64)
عضوها و اندامها در این جهان شعور و درک ندارند ولی در آن جهان
پوست بدن و
ناخن هم
فهم دارد و حتی سخن میگوید در
قیامت بر دهنها مهر زده میشود و هر عضوی خودش کارهایی را که انجام داده است بازگو میکند. آری ، زندگی در
جهان آخرت خالص است آمیخته به موت نیست. از عنصر کهنگی و فرسودگی و
مرگ و فنا در آنجا خبر و اثری نست. بر آن جهان جاودانگی حکم فرماست.
کشت و درو
سومین تفاوت دنیا و آخرت این است که دنیا خانه کشت و تخم پاشیدن است و آخرت خانه بهره برداری و
درو کردن. در آخرت عمل نیست هر چه هست محصول و نتیجه است. از آن روست که انبیا الهی همواره فریاد میکردند که ای مردم به عمل صالح بپردازید و ذخیرهای برای خانه واپسین خویش تهیه کنید که زمان عمل محدود است.
امیر مومنان علیعلیهالسلام در این باره میفرمایند :
«و انّ الیومَ عملٌ و لاحسابَ و غذاً حسابٌ و لا عَمَلَ :
امروز ، کار است و محاسبه نیست و فردا محاسبه است و کار نیست» (
نهج البلاغه _ خطبه 42)
سرنوشت اختصاصی و مشترک
چهارمین تفاوتی که بین نظام دنیا و نظام آخرت وجود دارد این است که سرنوشتها در دنیا تا حدّی مشترک است ولی در آخرت هر کس سرنوشتی جداگانه دارد. منظور این است که
زندگی دنیا اجتماعی است و در
زندگی اجتماعی همبستگی و
وحدت حکمفرماست. کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران موثر است و کارهای بد بدکاران نیز در
جامعه اثر میگذارد و به همین جهت است که مسئولیتهای مشترک نیز وجود دارد. افراد یک جامعه همانند اعضای بدن به هم وابستهاند اختلال یکی از آنها موجب زوال سلامتی از عضوهای دیگر میگردد. مثلا اگر
کبد خوب کار نکند ضرر آن به عضوهای دیگر هم میرسد. و به واسطه سرنوشت مشترک داشتن افراد اجتماع است که اگر فردی بخواهد گناهی مرتکب شود دیگران باید مانع او شوند.
در دنیا ، تر و خشک باهم میسوزند و یا با هم از سوختن مصون میمانند. در جامعه که گروهی زندگی مشترک دارند و در آن هم بدکار هست و هم نیکوکار. گاهی بدکاران از ثمره کار نیکوکاران منتفع میگردند و گاهی مردم بی گناه از صدمه گناهکاران آسیب میبینند.
ولی آخرت چنین نیست در آنجا محال است که کسی در عمل دیگری سهیم گردد. نه کسی از ثمره کار نیکی که از خودش در آن سهمی نداشته است بهره مند میشود و نه کسی از کیفر گناهان دیگران معذب میگردد. آخرت خانه جدایی و فصل است، بین خوب و بد جدایی میاندازد ناپاکان را از پاکان منفصل میکند.
در دنیا اگر کسی با نیکوکاران بنشیند از مجالست با آنان نیکی میپذیرد و اگر با بدان بنشیند گمراه میگردد، ولی در جهان دیگر اگر انسان تا ابد با نیکوکاران بنشیند درجهاش بالا نمیرود. در آنجا نه از مجالست با
عنبر فروش بوی خوش عاید انسان میشود و نه از همنشینی با
زغال فروش غبار سیاهی عارض میگردد. در آنجا مبادله وجود ندارد. نه مبادله طبیعی و نه مبادله قراردادی. مبادلهها و قراردادها اختصاص به این جهان دارد.
منابع
- عدل الهی/شهید مطهری
همچنین ببینید