سلیمان جعفری میگوید: « به همراه
حضرت رضا علیه السلام وارد منزلشان شدم، حضرت دیدند غلامانشان مشغول گلکاری هستند و کارگر سیاه چهره ای با آنها مشغول کار است.
حضرت پرسیدند: « این شخص کیست؟ »
غلامان گفتند: « او را آورده ایم تا در انجام این کار به ما کمک کند.»
حضرت فرمود: « آیا مزد او را تعیین کرده اید؟ »
گفتند: « نه، ما هر چه به او بدهیم، راضی است.» حضرت بسیار خشمگین شدند، من پیش رفتم و گفتم: « فدایتان شوم! چرا ناراحت شدید؟! »
حضرت فرمود: « آخر من چندین بار آنها را از چنین کاری منع کرده ام که به هیچ کس کاری ندهند، مگر اینکه ابتدا مزد و اجرت او را تعیین کنند. ای سلیمان! بدان اگر کارگری برای تو کاری کرد بدون تعیین اجرت غالباً چنین است که اگر سه برابر اجرتش را هم به او بدهی باز گمان میکند کم داده ای اما اگر مزد او را تعیین کردی، اگر همان مقدار هم بدهی از تو سپاسگزار است و اگر کمی بیشتر از آن بدهی، می فهمد به او زیادی هم داده ای.»
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 106، ح 34. از کافی، ج 5، ص 288.
مراجعه شود به:
رفتار نیکوی امام رضا علیه السلام