در علم منطق اصطلاحی به نام قضیه وجود دارد که می گویند قضیه بر دو قسم است:
قضیه خارجیه قضیه ای است که در عین اینکه کلی است ولی از اول یک مجموعه افراد محدود و معینی را در موضوع قضیه در نظر می گیرند و بعد حکم را برای آن مجموعه افراد در نظر گرفته شده بیان می کنند.
اما قضیه حقیقیه حکم روی افراد نمی رود، روی یک عنوان کلی می رود. چون شما خاصیت را از این عنوان بدست آورده اید، می گویید «هرچه که تحت این عنوان قرار بگیرد حتماً دارای این خاصیت است».
به عنوان مثال در قضیه خارجیه می گویند: «همه مردم ایران در زمان حاضر مسلمانند» چون لفظ همه را بکار برده اند قضیه خارجیه می گویند.
منطقیین برای قضایای خارجیه ارزش زیادی قائل نیستند و می گویند قضایایی که در علوم مورد استفاده است قضایای خارجی نیست.
اما در قضیه حقیقیه می گویند: آیا مقصود همه افرادی است که در زمان ما وجود دارد؟ یا نه در گذشته بوده یا نه در آینده و بنابراین در بعضی مواقع شرایط تغییر می کند. قضایایی که در علوم حتی
علوم تجربی مورد استفاده قرار می گیرد قضایایی حقیقیه است.
علما معتقد هستند اسلام که قانون وضع کرده به شکل قضایای حقیقیه وضع کرده است یعنی طبیعت اشیاء را در نظر گرفته و روی طبیعت حکمی برده است مثلاً گوشت گوسفند حلال است اما همین گوشت گوسفند اگر دزدی باشد حرام است بنابراین برای این گونه مواقع طرز استنباط فرق می کند.