جسمی را در نظر بگیرید که تحت تاثیر نیرویی در امتداد یک مسیر حرکت رفت و برگشت انجام میدهد. اگر تعداد کار انجام شده توسط این نیرو در مسیر رفت و برگشت فوق صفر باشد، نیروی مذکور یک نیروی پایستار است. از جمله نیروهای پایستار میتوان
نیروی کشسانی فنر یا نیروی هوک را نام برد. به عبارت دیگر میتوان گفت که نیروهای ناپایستار از یک
پتانسیل مشتق شدهاند.
اگر کار انجام شده توسط نیرویی بر روی یک جسم در امتداد یک مسیر رفت و برگشت صفر نباشد، چنین نیروی ناپایستار میگویند. از جمله نیروی ناپایستار میتوان
نیروی اصطکاک را نام برد. به عبارت دیگر میتوان گفت که نیروهای ناپایستار از یک پتانسیل مشتق نشدهاند.
در حالت کلی نیروی F که بر یک یا چند جسم وارد میشود میتواند تابعی از
زمان ،
مکان ،
سرعت و یا هر سه باشد. نیروی وابسته به زمان نیروهایی هستند که فقط تابع زمان بوده و با گذشت زمان مقدار و یا جهت این
نیروها تغییر میکند.
این نیرو نوع دیگری از نیروهاست که فقط تابع
سرعت ذره است. با تغییر سرعت ، مقدار یا جهت این نیرو نیز تغییر میکند. به عنوان مثال در مورد حرکت یک بعدی ، نیروهای اصطکاک تنهای نیروهای مهمی هستند که به سرعت وابسته هستند.
اگر چنانچه نیروی وارد بر یک ذره فقط تابعیت مکانی داشته باشد، چنین نیرویی را نیروی وابسته به مکان میگویند. معمولا نیروهای وابسته به مکان
پایستار هستند و از یک پتانسیل مشتق میشوند. بعنوان مثال نیروی فنری یا نیروی هوک که بر یک ذره متصل به فنر وارد میشود، یک نیروی وابسته به مکان است.
نیروهای داخلی
هر جسم جامد را میتوان متشکل از تعداد زیادی ذره در نظر گرفت که در کنار یکدیگر قرار گرفته و جسم جامد را تشکلیل دادهاند. این ذرات در درون جسم جامد بر یکدیگر نیروهایی وارد می کنند که این نیروها را نیروهای داخلی میگویند. این نیروها بنا به
قانون سوم نیوتن همدیگر را دو به دو خنثی می کنند و لذا نقشی در حرکت جسم ندارند.
نیروهای خارجی
مجموعه تمام نیروهایی را که از طرف اجسام دیگری که محیط یک جسم را تشکیل می دهند ، بر آن جسم وارد می شود نیروهای خارجی می گویند. این نیروها در حرکت و سکون جسم کاملا موثرند.
نیروهای وارد بر هر جسم از اجسام دیگری که محیط آن جسم را تشکیل میدهند، ناشی میشود. هر
نیرو فقط یک جنبه از برهمکنش متقابل میان دو جسم را نشان میدهد، به تجربه ثابت شده است که هرگاه جسمی به جسم دیگر نیرو وارد کند، جسم دوم نیز همواره نیرویی که از نظر بزرگی مساوی همان نیروی جسم اول بوده ولی جهتش مخالف آن است، بر آن وارد میکند. اگر یکی از این دو نیرو کنش باشد، دیگری واکنش خواهد بود. هر کدام از این نیروها را میتوان کنش و دیگری را واکنش دانست و هیچ ارجحیتی بر هم ندارند.
این قضیه بیان می کند که آهنگ تغییر اندازه حرکت خطی یک جسم با برآیند کل نیروهایی که به این جسم وارد می شوند متناسب بوده و در جهت این نیروی برآیند قرار دارد. با استفاده از روابط ریاضی ، بیان فوق را می توان بصورت زیر نشان داد.
این نیرو معمولا در مسائل مربوط به
برخورد ذرات بیشتر مطرح میشود. ضربه نیرو براساس تعریف حاصلضرب نیرویی که یک ذره در اثر برخورد به ذره دیگر وارد می کند ، در فاصله زمانی که این برخورد صورت میگیرد.
نیروهای جاذبه بین مولکولی
اتمها در مولکولها بوسیله
پیوندهای کووالانسی نگه داشته میشوند ، اما در حالتهای گاز و مایع ، چندین نیروی جاذبه باعث نگهداری مولکولها به یکدیگر میگردند که به
نیروهای جاذبه مولکولی معروف هستند. این نیروها عبارتند از:
- نیروهای دوقطبی – دوقطبی:
این نیروها بین مولکولهای قطبی عمل می کنند. این نوع مولکولها دوقطبی هستند و در راستای میدان الکتریکی قرار می گیرند. نیروهای دوقطبی – دوقطبی به علت جاذبه بین قطبهای مثبت و منفی مولکولها به یکدیگر ، ایجاد می شوند. در بلور یک ماده مولکولی قطبی ، مولکولها بر حسب این نیروهای دوقطبی – دو قطبی در کنار یکدیگر قرار می گیرند.
- نیروهای لندن:
این نیروها گویا از حرکت الکترونها ایجاد می شوند. در لحظهای ابر الکترونی یک مولکول ممکن است به نحوی تغییر شکل دهد که یک دوقطبی در یک قسمت مولکول اندکی منفیتر از قسمت دیگر شود. در لحظه دیگر ، به علت حرکت الکترونها جهت قطبهای مثبت و منفی دوقطبی تغییر میکند. در طی زمان (در زمانی بسیار کوتاه ، الکترونها به سرعت حرکت میکنند) اثر این دوقطبیهای لحظهای یکدیگر را حذف می کنند و از این رو مولکول غیر قطبی دارای همان دوقطبی دائمی نیست.
- پیوند هیدروژنی:
نوع دیگری از جاذبه بین مولکولی وجود دارد که برخی از ترکیبات هیدروژندار را به یکدیگر پیوند میدهد. این نیرو به گونهای غیر عادی قوی است. این جاذبه در بین ترکیباتی وجود دارد که هیدروژن آنها با عناصر بسیار الکترونگاتیو مانند فلوئور ، نیتروژن و اکسیژن با اندازه اتمی کوچک دارای پیوند کوالانسی میباشند.
مباحث مرتبط با عنوان