بر اساس این نظریه جامعه مرکب حقیقی است از نوع مرکبات طبیعی ولی ترکیب روحها و اندیشهها و عاطفهها و خواستها و ارادهها و بالاخره ترکیب فرهنگی نه ترکیب تنها و اندامها .
همچنانکه عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر با یکدیگر زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم مینمایند و به اصطلاح فلاسفه اجزاء ماده پس از فعل و انفعال و کسر و انکسار در یکدیگر و از یکدیگر استعداد صورت جدیدی مییابند و به این ترتیب مرکب جدید حادث میشود و اجزاء با هویت تازه به هستی خود ادامه میدهند ، افراد انسان که هر کدام با سرمایهای فطری و سرمایهای اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی میشوند ، روحا ًدر یکدیگر ادغام میشوند و هویت روحی جدیدی که از آن به "
روح جمعی " تعبیر میشود مییابند .
این ترکیب ، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت .
این ترکیب از آن جهت که اجزاء در یکدیگر تأثیر وتأثر عینی دارند و موجب تغییر عینی یکدیگر میگردند و اجزاء هویت جدیدی مییابند ، ترکیب طبیعی و عینی است ، اما از آن جهت که " کل " و مرکب به عنوان یک " واحد واقعی " وجود ندارد ، با سایر مرکبات طبیعی فرق دارد ، یعنی در سایر مرکبات طبیعی ، ترکیب ، ترکیب حقیقی است ، زیرا اجزاء در یکدیگر تأثیر و تأثر واقعی دارند و هویت افراد هویتی دیگر میگردد و مرکب هم یک " واحد " واقعی است ، یعنی صرفا هویتی یگانه وجود دارد و کثرت اجزاء تبدیل به وحدت کل شده است .
اما در ترکیب جامعه و فرد ترکیب ، ترکیب واقعی است ، زیرا تأثیر و تأثر و فعل و انفعال واقعی رخ میدهد و اجزای مرکب که همان افراد اجتماعاند ، هویتو صورت جدید مییابند ، اما به هیچ وجه کثرت تبدیل به وحدت نمیشود و " انسان الکل " به عنوان یک واحد واقعی که کثرتها در او حل شده باشد وجود ندارد .
انسان الکل همان مجموع افراد است و وجود اعتباری و انتزاعی دارد اما نظریه سوم ، هم فرد را اصیل میدادند و هم جامعه را از آن نظر که وجود اجزای جامعه ( افراد ) را در وجود جامعه حل شده نمیداند و برای جامعه وجودی یگانه مانند مرکبات شیمیایی قائل نیست ، اصالةالفردی است ، اما از آن جهت که نوع ترکیب افراد را از نظر مسائل روحی و فکری و عاطفی از نوع ترکیب شیمیایی میداند که افراد در جامعه هویت جدید مییابند که همان هویت جامعه است هر چند جامعه هویت یگانه ندارد ، اصالةالاجتماعی است ، بنا بر این نظریه در اثر تأثیر و تأثر اجزاء ، واقعیت جدید و زندهای پدید آمده است ، روح جدید و شعور و وجدان و اراده و خواست جدید پدید آمده است علاوه بر شعور و وجدان و اراده و اندیشه فردی افراد ، و بر شعور و وجدان افراد غلبه دارد .
کتاب جامعه و تاریخ
نویسنده شهید مطهری
صفحه26