آشنایی
یکی از ویژگیهای
جامعه روستایی سنتی ، پایین بودن میزان تحرک اعم از جغرافیایی و اجتماعی است. جامعه روستایی سنتی دارای وضعی به نسبت ثایت و کم تحرک است. مردمان سنتی روستایی به دشواری زادگاه خود را ترک میکنند و در محل دیگری سکونت میگزینند. وجود روابط نخستین ، نزدیک ، صمیمانه و چهره به چهره در
جامعه روستایی که مبتنی برشناخت متقابل افراد و متناسب با روحیه دهقانان سنتی است، یکی از مهمترین عوامل باز دارنده تحرک مکانی است.
دهقان در محیطهای نا آشنا و نا مانوس خارج از اجتماع روستا که فاقد روابط صمیمانه ، نزدیک و عاطفی است، احساس غربت و بیگانگی میکند. به همین جهت ترک یار و دیار و سرزمین پدری و اقامت در محلی بیگانه برای او دشوار و رنج آور است. عدم تحرک جغرافیایی جمعیت روستانشین در گذشته ، خاصه زمانی که
نظام بزرگ مالکی بر جامعه روستایی حاکم بود و بر ثبات اوضاع تاکید میورزید، بیشتر صادق بود.
مقایسه تحرک جغرافیایی در میان قشرهای مختلف روستایی
در پژوهشهای اجتماعی - اقتصادی پارهای از جوامع روستایی ایران ، از طریق مقایسه محل سکونت روسای خانوادهها ، یا محل تولد آنها و پدرانشان ، میزان تحرک جغرافیایی جمعیت طی دو نسل اخیر مشخص شده است. بنابراین مطالعات در اجتماعات روستایی
بجنورد 26 درصد ،
خلخال 15 درصد ،
قوچان 10.5 درصد ،
گناباد 8.6 درصد و
بیرجند 6 درصد روسای خانوادههای کشاورز ده محل تولد خود را ترک کرده و در خارج از آن سکونت اختیار کرده بودند.
ارقام مذکور هر چند مبین پائین بودن نسبی میزان تحرک جغرافیایی جمعیت طی یکی دو نسل اخیر میباشد، در عین حال حاکی از آن است که بین جوامع مذکور از این حیث تفاوتهایی به چشم میخورد، این تفاوتها قطع نظر از عوامل اجتماعی-اقتصادی و میزان مهاجر فرستی یا مهاجر پذیری دهات منطقه ، تا حد زیادی با دشواری راههای ارتباطی و پراکندگی و دوری دهات از یکدیگر بستگی دارد. بی شبهه در مناطق دورافتاده که راههای صعبالعبور و دشوار دارد میزان تحرک مکانی کمتر از مناطق دیگر است. تحرک جغرافیایی در میان قشرهای مختلف اجتماعی جامعه روستایی فرق میکند.
تحرک جغرافیایی در میان قشر خوش نشین
بررسیهایی که در 5 روستای ساری به عمل آمده است نشان میدهد که 54 درصد از سران خانوادههای قشر خوش نشین تحرک مکانی داشتهاند، در حالی که این نسبت برای سران خانوادههای قشر کشاورز 10 درصد بوده است. این مقایسه حاکی از آنست که تحرک جغرافیایی جمعیت در نسل پدران برای قشر خوش نشین بیش از 5 برابر
قشر کشاورز بوده است. میتوان گفت مهمترین علل فزونی میزان تحرک جغرافیایی قشر خوش نشین نداشتن
زمین زراعی است. زیرا این قشر از جمعیت روستایی به علت نداشتن زمین یعنی مهمترین منبع درآمد خانواده روستایی و در نتیجه عدم وابستگی به اجتماع روستا بیشتر تحرک مکانی پیدا میکنند. علاوه بر این فعالیتهای شغلی خوش نشینان نیز زمینه را برای تحرکات مکانی فراهم میآورد.
تحرک جغرافیایی درمیان دهقانان خره پا
در میان دهقانان خرده پا میزان تحرک جغرافیایی سران خانواده بسیار کم است و در میان دهقانان میان حال کمی بیشتر و دهقانان مرفه به نسبت بالااست. به نظر میرسد که نخبگان روستایی به نسبت بیشتری به علت دشواری شرایط زندگی و نا مساعد بودن
محیط زیست به ترک سرزمین آباء و اجدادی خود مبادرت میورزند و به مناطق دیگری که امکانات محیط برای زندگی ، تامین درآمد و بالاخره رفاه اجتماعی بیشتری فراهم است کوچ میکنند و در آن اقامت میگزینند و در سرزمین جدید ، بابهره گیری از استعدادهای خود و امکانات مساعد موجود درآمد خود را افزایش میدهند و
پایگاه اجتماعی بالاتری را احراز میکنند.
رابطه نحرک جغرافیایی و عامل اقتصادی
میزان تحرک جغرافیایی سران خانوادههای کشاورز به موازات افزایش میزان
زمین زراعی و سران خانوادههای خوش نشین هماهنگ با بالارفتن سطح درآمد افزایش مییابد. به عبارت دیگر بین میزان تحرک جغرافیایی و عامل اقتصادی چه در قشر خوش نشین و چه در قشر کشاورز همبستگی مستقیم وجود دارد، یعنی در واقع تحرک جغرافیایی زمینه مناسبی را جهت افزایش میزان درآمد خانوادهها فراهم میآورد، به نظر میرسد روستائیان وقتی که فضای جغرافیایی و محیط مسکونی خود را برای ادامه زندگی دشوار احساس میکنند، به محض پیدا شدن وضعیت مساعد آنرا ترک میکنند و به جای دیگر میروند.
مسئله دیگر در زمینه تحرک مکانی جمعیت ، مهاجرتهای سالیانه روستائیان به شهر است.
مهاجرت عبارت از جابجایی انسان از یک سرزمین به سرزمین دیگر است، به بیان دیگر مهاجرت ترک سرزمین ، خویشاوندان و دوستان و اقامت در محلی دیگر است و مهاجر کسی است که از جایی به جای دیگر برود و یا از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند. مهاجرت روستائیان به شهر تنها موجب تغییر مکان جغرافیایی نیست، بلکه همواره با تغییر شغل مهاجر و تحرک اجتماعی همراه خواهدبود.
یک روستایی که اجتماع ده را ترک میکند و به شهر میآید، در بسیاری موارد شغل کشاورزی را رها میکند و به جای آن به شغل و حرفهای که در شهر وجود دارد مشغول میشود. از آنجا که مهاجرت روستائیان به شهر همواره با ترک زمین ، گریز از روستا و رها کردن شغل کشاورزی همراه بوده و آسیبهای فراوانی برای جامعه به بار آورده است، مصلحان اجتماعی و علمای اخلاق پدیده مهاجرت روستائیان به شهر را ناپسند ، مخرب اخلاق و سلامت جامعه میشمارند.
بیشبهه پدیده مهاجرت روستائیان به شهر که امری اجتماعی است، تنها با روش علمی و بطورعینی قابل بررسی و با کمک پدیده اجتماعی دیگر قابل تبیین است. مهاجرت روستائیان به شهر ممکن است به دوگونه انجام پذیرد. نخست اینکه خانواده با همه اعضای خود بطور کلی ده را ترک میکنند و در مکان دیگری سکونت میگزینند، دیگر اینکه خانواده در ده ساکن است، ولی یک یا چند نفر از افراد آن به صورت فصلی یا دائمی مهاجرت میکنند و در خارج از ده به سر میبرند.
عوامل موثر درمهاجرت
سواد
آموزش سواد در ایجاد مهاجرت روستائیان به شهر به حدی است که برخی از مصلحان اجتماعی آموزش سواد را برای روستائیان لازم نمیدانند، اینها عقیده دارند که روستایی با سواد کار کشاورزی را رها خواهد کرد، برخی میگویند سواد برای روستایی تاحدی که کمی خواندن و نوشتن بداند کافی است، اگر از این حد بیشتر فراگیرند به شهرها هجوم میآورند. در ذهن جوانان روستایی که تا مدتها جز این تصوری نداشتند که مجبورند کار پدران خود را دنبال کنند، با آموزش سواد و کسب آگاهی اجتماعی درباره ارزشهای موجود جامعه و پائین بودن پایگاه اجتماعی خود سعی دارند از ده بگریزند، زمین را ترک کنند و به شغلی غیراز
کشاورزی اشتغال ورزند.
در برخی دیگر از مناطق روستایی ایران نیز عامل بیکاری از عوامل اساسی مهاجرت بوده است. در
سبزوار 73.4 درصد ،
اراک 84.2 درصد ، بندرعباس 72 درصد ، کاشمر 90.9 درصد و خلخال 88 درصد مهاجران به علت بیکاری ده محل سکونت خود را ترک کرده و درجای دیگر ساکن شدهاند. بنابراین براثر کاربرد ماشین در زراعت و پیدایش بیکاری در روستاها ، گروه زیادی از جوانان روستایی برای یافتن کار و تامین درآمد بیشتر به شهرها مهاجرت میکنند. بنابراین بررسیهای انجام شده ، مهمترین عامل مهاجرت روستائیان بیکاری و عدم درآمد کافی است.
مباحث مرتبط با عنوان