مقدمه
هنگامی که
گالیله در سال 1610 دوربین ساده خویش را بسوی
زهره روان ساخت و برای نخستین بار صور سیاره مزبور را به چشم خویش مشاهده نمود. اساس هیئت
بطلمیوس که بر پایه زمین مرکزی استوار بود و
خورشید و
سیارات و دیگر ستارگان را طواف کنندگان زمین میپنداشت یکباره فرو ریخت و پندارهایی که با تعصبات بس عمیق همراه بود، بدست فراموشی سپرده شد.
علاوه بر اینکه ناهید در چنان شرایطی است که دیدن یکی دور کامل اهله آن برای گالیله غیر ممکن مینمود، دیدن جزئیات سیاره مزبور که در حجاب ضخیمی از ابرها و بخارات جوی پوشیده شده برای وی نیز میسر نگردید و تنها افتخار دگرگونی
علوم نجوم به زیر کشیدن هیأت بطلمیوس را برای خویش جلوه داده ساخت.
نقشه ناهید
نخستین نقشه ناهید در سال 1645 بوسیله ستاره شناسی به نام
اف. فونتانا تهیه گردید. وی برای این کار از یک منعکس کننده دستی که چندان هم از
تلسکوپ گالیله بهتر نبود استفاده کرد و چیزهایی راکه ظاهراً در سطح ناهید دیده بود، به نام اقیانوسها و خشکیهای ناهید در نقشه خویش منعکس ساخت. در سال 1667،
جی. جی. کاسینی ، از
رصدخانه بولونا ناهید را مورد بررسی قرار داد و علاوه بر مشاهده چند لکه تاریک و روشن ، زمان چرخش زهره را 23 ساعت و 21 دقیقه محاسبه نمود. پی گیریهای بعدی و همچنین تلاشهای پسرش به نام جی. جی. کاسینی نیز چیزی بر یافتههای پیشین اضافه نکرد.
کشف جو ناهید
ناهید در هر صد سال فقط دو بار از مقابل
خورشید عبور میکند که هر کدام علاوه بر اهمیتی که از نظر
اندازه گیری فاصله زمین تا خورشید دارند، از بابت شناخت جو سیاره مزبور نیز از اهمیت شایان توجهی برخوردارند. عبور ناهید طی سالهای 1761 و 1769 در (سده هجدهم) و 1874 و 1882 (در سده نوزدهم) روی داده و عبور بعدی به سال 2004 میلادی موکول گردیده بود. با وجودی که امروزه شیوه
اندازه گیری فواصل فضایی از راه عبور سیارات از برابر خورشید کلا متروک و کنار گذارده شده است، اما عبور ناهید هنوز از اهمیت خویش نکاسته است.
در سال 1761 ستاره شناس روسی بنام
ام. و. لومونوسوف هنگام عبور سیاره از برابر خورشید ، هالهای در پیرامون قرص زهره مشاهده نمود و از این راه بوجود جو انبوه ناهید پی برد. به دنبال کشف لونونوسوف که متأسفانه با استقبال نه چندان خوبی روبرو شد، جو متراکم پیرامون ناهید را مجددا کشف کرد و اهمیت پژوهشهای لومونوسف را یادآور گردید.
شروتروهرشل
دو نفر از بزرگان
علم نجوم قرن هجدهم ، یکی یوهان هیرونیموس شروتر از رصدخانه لیلینتال هرشل که از هانور زادگاه خویش به لندن عزیمت نموده بود، همزمان به بررسی ناهید پرداخته و برای کشف ناشناختهای این سیاره مزبور کمر همت بربستند. لکههای هاله مانند مبهمی را که شروتر بر روی قرص درخشان ناهید مشاهده نمود، کوهستانهای زهره پنداشت و هرشل لکههای مزبور را به جو انبوه ناهید مربوط دانست. سرانجام هر دو بر این باور بودند که پیرامون سیاره مزبور را هاله ابر گونهای در بر گرفته است اتفاق نظر یافتند و مشترکا جو ناهید راتأیید نمودند. علاوه بر آن ، شروتر نور ضعیفی را نیز در قسمت تاریک سیاره بویژه هنگامی که در مرحله هلال قرار دارد مشاهده نمود، که هنوز طبیعت واقعی آن به درستی شناخته نشده.
با وجودی که چهره حقیقی ناهید در زیر تودههای انبوه ابر پوشیده شده و پی بردن به زمان چرخش آن کار دشواری است، مع الوصف شروتر زمان چرخش محوری زهره را حدود 23 ساعت و 21 دقیقه و 7.9 ثانیه محاسبه نمود. پارهای ستاره شناسان در سدههای هفدهم و هجدهم بوجود جرمی به نام
قمر ناهید اشاره کردهاند که مطمئناً به دور از حقیقت بوده و پژوهشهای نوین وجود هر گونه قمری را برای ناهید به کلی مردود دانسته است. شاید ذکر این نکته بی مورد نباشد که درخشندگی ناهید آنچنان است که بازتاب آن در
تلسکوپها گاه به پندار قمری برای زهره میانجامد و ناهید شناسان را به اشتباه وا میدارد.
مباحث مرتبط با عنوان