علامه طباطبائی قدس سره الشریف درباره
تأویل فرموده است: تأویل هر چیزی حقیقی است که آن چیز از آن سرچشمه می گیرد و آن چیز بنحوی تحقق دهنده یا حامل و نشانه اوست چنانچه صاحب تأویل زنده تأویل است و ظهور تأویل با صاحب تأویل است. این معنی در قرآن مجید نیز جاری است زیرا این کتاب مقدس از یک رشته حقایق و معنویات سرچشمه می گیرد که از قید ماده و جسمانیت آزاد و از مرحله حسّ و محسوس بالاتر و از قالب الفاظ و عبارت که محصول زندگی مادی ماست بسی وسیع تر می باشد.
این حقایق و معنویات به حسب حقیقتی در قالب بیان لفظی نمی گنجد تنها کاری که از ساعت غیب شده این است که با این الفاظ به جهان بشریت هشیاری داده شده که با ظواهر اعتقادات حقه و اعمال صالحه خودشان را مستعد درک سعادتی بکنند که جز با مشاهده و عیان درک کننده راهی ندارد و روز قیامت و ملاقات خدا است که این حقایق بطور کامل روشن و هویدا می شود.
چنانچه خدای متعال فرموده است:
و الکتاب المبین انّا جعلنا قرناً عربیاً کعلکم تعقلون و انّه فی امّ الکتاب لدینا لعلی حکیم (سوره حزف 2-4) سوگند به کتاب مبین ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم تا شاید شما تعقل کنید و بدرستی آن در حالی که پیش ما در ام الکتاب است بلند است دست فهم عادی به او نمی رسد و محکم است نمی شود در او رخنه کرد پس « تأویل » قرآن حقیقت یا حقایقی است که در
ام الکتاب پیش خدا است و از مختصات غیب است
و نیز فرمود:
انّه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لایمسه الا المطهرون تنزیل من رب العالیمن (سوره واقعه 77 - 80) این قرآن است محترم در کتابی که محفوظ و پنهان است ام الکتاب کتابی است که جز پاکان و پاک شدگان آن را مس نمی کنند. فرو فرستاده شده از پیش خدای جهانیان است.
چنانکه پیداست آیات کریم برای قرآن دو مقام اثبات می کند مقام کتاب مکنون که از مسّ مس کنندگان مصون است و مقام تنزیل که برای مردم قابل فهم می باشد بر اساس این آیه تنها مطهرون، حقیقت قرآن را مسّ می کنند و به انضمام آیه کریم:
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطیراً که به موجب اخبار متواتر، در حق
اهل بیت پیامبر نازل شده است،
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان رسالت علیهم السلام از مطهرون و پاک شدگان و به تأویل قرآن مجید عالم و آگاه هستند.
مراجعه شود به:
امام علی علیه السلام و تفسیر آیه 31 سوره عبس