مقدمه
این بیماری که منجر به پیچیدگی و تورم و تغییر رنگ و شاخه و میوه
هلو میگردد نخست در اروپا و سپس در سال 1857 توسط
برکلی در آمریکا شناخته شده و در ایران در سال 1325 توسط
اسفندریاری گزارش گردیده است. جنس Taphrina که به اسم مشابه Exoaseus (تولید آسکهایی بطور آزاد روی بافت گیاه آلوده) نیز نامیده شده است شامل گونههای متعددی است (حدود 100 گونه) که همه آنها انگل اجباری بوده و بر روی اندامهای میزبان خود فعالیت داشته و با فروبردن میسلیومهای خود در بافت گیاه منجمله برگها ایجاد هیپرتروفی مینمایند که در نهایت به پیچیدگی برگ هلو ختم میگردد.
مناطق انتشار و میزبان
این بیماری اصولا در جاهای گرم و خشک اهمیت زیادی ندارد و بیشتر در جاهای سرد و یا مرطب حائز اهمیت است. عامل بیماری از 10 درجه سانتیگراد به بالا شروع به فعالیت نموده و مناسبترین درجه حرارت رشدی قارچ 20 درجه سانتیگراد میباشد. این بیماری در آمریکای شمالی و جنوبی ، استرالیا ، آفریقا ، ژاپن ، چین و بسیاری از کشورهای اروپای غربی انتشار دارد. در اصفهان و شمال ایران مخصوصا گرگان ، آذربایجان ، زنجان ، خراسان و قسمتهای مرکزی ایران به وفور دیده میشود. میزبان های آن نیز متنوع میباشد. جز هلو به
بادام ،
هلوی زینتی ،
شلیل و
زردآلو نیز حمله میکند اما در کشورهای اروپایی بیشتر روی هلو مشاهده شده است.
علائم بیماری
علائم بیماری در تمام اندامهای هوایی گیاه مشهود است ولی در برگ علائم نمایانتر است. پیچیدگی ، تورم ، تغییر رنگ و خشکیدگی سرشاخهها و بالاخره ضعف عمومی و عدم تعادل فیزیولوژی در نبات از اهم مسائل ایجاد شده است. علائم روی برگ نسبت به سنین مختلف برگ نیز فرق میکند. درختان جوان به این بیماری حساسترند. پیچیدگی به این نحو است که میسلیوم در بین سلولهای گیاه میزبان رشد کرده و در آن نفوذ مینماید و در نتیجه ایجاد هیپرتروفی و تورم در برگ میکند و برگ را از منظره طبیعی خود خارج میکند و همچنین باعث تغییر رنگ آن هم میشود. به این صورت که ابتدا رنگ برگ سبز روشن و سپس صورتی رنگ میگردد.
ایجاد هیپرتروفی چون در رگبرگها انجام نمیشود در نتیجه تمام قسمتهای برگ به یک اندازه رشد نمیکند و برگ درخت هلو به دور خود میپیچد. برگهای کامل که دیرتر مبتلا میگردند دیگر میسلیوم قارچ قادر به نفوذ عمیق در آن نخواهد بود و در نتیجه تغییر شکل برگ کمتر است. مجموعه پیچیدگی و تورمها و یا تاولهای ترد و شکننده و رنگ قرمز تا ارغوانی به برگ شکلی بسان لب شتر میدهد. این برگها در شرایط مرطوب سیاه رنگ میشوند. بار خاکستری رنگ قارچ به صورت پودر نیز سطوح برگها را میپوشاند. ریزش برگها در آب و هوای گرم سریعتر بوده و برگ های جدیدی که تشکیل میگردد آلوده نمیشوند.
علائم روی شاخهها
روی شاخهها نیز تورم در بافت و پیچیدگی و در نهایت خشکیدگی صورت میپذیرد. باید دانست که محل آلوده در روی پوست ، ضمن متورم شدن ، تغییر رنگ به صورت ارغوانی یا قرمز بوده و در بعضی ارقام ایجاد زخم یا شانکر هم مشهور است در نتیجه همین تورم است که شاخهها نمیتوانند به رشد طبیعی خود ادامه دهند و درخت بارور نمیگردد.
علایم روی گل و میوه
عامل بیماری بر روی گل و میوه نیز تغییراتی حاصل کرده و ریزش گلها و دفرمه شدن میوهها را سبب میگردد. در بعضی موارد موجب شکاف و از بین رفتن میوه میشود و تعداد محدودی میوه که روی درخت باقی میماند عموما کوچک و غیرقابل استفاده خواهد بود.
سیکل زندگی قارچ
زندگی این قارچ از آسکوسپور شروع میشود. بدین صورت که در اوایل ، آسکوسپور از آسک خارج شده و مانند یک مخمر شروع به جوانه زدن میکند که تعداد زیادی سلولهای هاپلوئیدی بوجود میآید. این سلولها که به نام
بلاستوسپور نامیده میشوند به سرما و گرما و رطوبتهای بالا و پایین و عوامل دیگر محیطی مقاومند و نقش زمستانگذرانی قارچ را به عهده دارند که در لابلای فلسهای درخت به صورت کلنیهایی باقی میمانند. این اسپورها پس از جوانه زدن ایجاد رشته میسلیومی میکنند.
این میسلیومها
زندگی انگلی خود را شروع میکنند و به داخل برگ یعنی زیر کوتیکول و بشره برگ رشد و نمو نموده و با وجود بین سلولی بودن هوستوریوم ندارند. در هیفهایی که به زیر کوتیکول برگ میآیند در همین جا قبل از تشکیل آسک در آنها کاریوگامی صورت گرفته و 2n کروموزومی میگردند. سلولهای دیپلوئیدی رشد کرده و هسته دیپلوئید آن با یک
تقسیم میتوز دو تا شده و سلول تحتانی از فوقانی بوسیله ایجاد یک غشا از هم جدا گردیده سلول تحتانی پایه آسک را بوجود میآورد و سلول بالایی باعث بوجود آمدن آسک میگردد.
در سلول مادر آسک (بالایی) یک مرحله میتوز تقسیم بدون کاهش کروموزومی و یک مرحله به صورت
میوز تقسیم صورت گرفته در آسک 8 آسکوسپور ایجاد میشود. آسکها پوسته کوتیکولی را کنار زده و بطور ردیفی در روی بشره یا بافت برگ قرار میگیرند. سیکل زندگی قارچ فقط یکبار در طول فصل رویش انجام میگیرد و آلودگی ثانویه دیده نمیشود. دوره کمون بیماری دو هفته است آسکوسپورها پس از جوانه زدن تولید بلاستوسپور مینمایند و زمستانگذرانی عامل بیماری معمولا به صورت بلاستور انجام میگیرد.
بطور کلی این قارچ به برگهای جوان بیشتر حمله میکند تا به برگهای پیر یعنی برگهای پیر مقاومتر و برگهای جوان حساسترند. و اگر مبارزه با قارچ صورت نگیرد در اواسط تابستان درخت عاری از برگ میشود و در زمستان به علت سرما از پای درمیآید. روی همین اصل به درخت کودهای ازته و فسفره داده میشود که مقاومت آن را نسبت به سرمای زمستان بیفزاید.
مبارزه
همانطور که از سیکل زندگی قارچ برمیآید اسپورهای زمستانگذران در اواخر پاییز بر روی شاخهها و زیر پوسته جوانهها و احتمالا در برگها ریخته شده کف باغ زمستانگذرانی دارند و با شروع بهار و حرارت 10 درجه سانتیگراد شروع به تندش نموده و ایجاد آلودگی مینماید. لذا مبارزه در زمان مشخص میباشد:
- در پاییز هنگامی که بلاستورها روی شاخهها هستند.
- سمپاشی دیگر که موثرتر هم هست قبل از باز شدن جوانهها و یا حتی قبل از بیرون آمدن جوانهها انجام میگیرد.
روشهای مبارزه
مبارزه زراعی
- جمعآوری و معدوم نمودن برگهای آلوده
- کاشت ارقام مقاوم
مبارزه شیمیایی
- مبارزه زمستانه: در فصل پاییز و پس از ریزش برگها با یک قارچکش و یا محلول برد و یا کاپتان 3 در هزار بایستی درختان آلوده را سمپاشی نمود.
- مبارزه بهاره: موثرترین قارچ کش محلول برد و به نسبت 2 درصد میباشد. کاپتان نیز مورد مصرف است کما اینکه در خوشرنگ کردن میوه هم نقش دارد. از سموم قارچ کش دیگر مانند کوپراویت 2 در هزار و یا از زیرام و فربام به نسبت 4-2 در هزار میتوان نام برد.
مباحث مرتبط با عنوان