مقدمه
ظهور بیماری سارس یکی از پدیدههایی است که در تاریخ علم پزشکی از نظر میزان اطلاع رسانی در مدت زمان کوتاه همتایی نداشته است. در ماه مارس 2003 (فروردین 82) ، یک
کورنا ویروس جدید کشف شد که همراه با سندرم تنفسی حاد و شدید بود. بررسیهای ژنتیک و مقایسه توالیها نشان داد که این کورنا ویروس با هیچکدام از کورنا ویروسهای شناخته شده قبلی ارتباط نزدیکی ندارد. سازمان بهداشت جهانی گزارش میدهد که تیمهای تحقیقاتی در هنگکنگ و جنوب چین چند کورنا ویروس با قرابت ژنتیکی فراوان به کورنا ویروس سارس را در دو حیوان مشخص کردهاند.
در این مطالعه همچنین آنتی بادی علیه کورنا ویروس سارس در یک گونه خاص حیوان در چین پیدا شده است. بررسی توالیهای ژنتیکی ویروسهای بدست آمده از این حیوانات مشخص کرده است که به استثنای یک سکانس اضافی کوچک ، این ویروسها با ویروس سارس انسان مشابهند. جهت اثبات قاطعانه نقش حیوانات در انتقال سارس نیاز به تحقیقات بسیار بیشتری است.
سیر تحولی
از اول نوامبر 2002 (آبان 81) تا 28 می 2003 (خرداد 82) ، تعداد 8 هزار و 240 مورد از 28 کشور از جمله ایالات متحده به سازمان جهانی بهداشت گزارش شده است که با 745 مورد مرگ همراه بوده است. 363 مورد سارس شناخته شده در ایالات متحده از 41 ایالت گزارش شده که 297 مورد تحت عنوان مشکوک و 66 مورد به عنوان سارس محتمل طبقه بندی شدند. در گروه دوم بیماری شدیدتر همراه با
پنومونی بوده است. از 66 مورد سارس محتمل ، 43 مورد بستری شدند و 2 مورد احتیاج به تنفس مصنوعی داشتند. هیچ مورد مرگ و میر به علت سارس در آمریکا گزارش نشده است.
از 66 مورد سارس محتمل 64 مورد مرتبط با شرح حال سفر به مناطق پرخطری هستند که شیوع سارس در آن مناطق به صورت تائید شده یا مشکوک وجود داشته است و این سفرها طی 10 روز قبل از شروع بیماری بوده است. 2 نفر باقی مانده از موارد محتمل یکی پرسنل پزشکی بوده که از یک بیمار سارس مراقبت میکرده و دیگری تماس خانگی با بیمار مبتلا به سارس داشته است. در اپیدمی سارس در دنیا درصد قابل توجهی از انتقال در پرسنل پزشکی اتفاق افتاده است در بیشتر موارد از بیمارانی منشا گرفته که احتیاطهای لازم برای کنترل عفونت جهت آنها انجام نگرفته است.
سیر بیماری
در بیشتر بیماران دوره نهفتگی 4 تا 6 روز است. تا کنون شواهدی از انتقال بیماری از بیمار بدون علامت وجود نداشته است، گرچه انتقال بیماری ممکن است در مراحل اولیه بیماری رخ دهد. سرایت پذیری در هفته دوم به اوج خود میرسد و ترشح ویروس نیز ممکن است در همین زمان به اوج برسد. مدت دوره سرایت پذیری به دنبال شروع علائم نامشخص است.
روش شناسایی ویروس
RNA مربوط به ویروس سارس توسط
آزمایش PCR -RT در ترشحات تنفس ، ادرار و مدفوع برای چند هفته بعد از شروع علائم شناسایی شده است، گرچه مشخص نیست که آیا شناسایی RNA ویروسی نشانه وجود ویروس زنده با قابلیت ایجاد عفونت میباشد یا خیر؟ در بیشتر موارد انتقال بیماری نیاز به تماس نزدیک دارد که بیشتر از طریق ذرات تنفسی یا تماس مستقیم است. بعضی از محققان گزارش دادهاند که ویروس سارس ممکن است در محیط برای 1 تا 2 روز زنده بماند که این امر احتمال انتقال بیماری را از طریق اشیا افزایش میدهد. البته این مشاهدات احتیاج به تائید بیشتری دارد. انتقال از طریق هوای تنفسی ظاهرا راه عمده نیست.
راههای کنترل بیماری
پرسنل پزشکی باید احتیاطات استاندارد معمول را انجام دهند و شستشوی مکرر دستها ، پوشش چشمی مناسب ، استفاده از دستکش در تماس با بیمار یا محیط بیمار رافراموش نکنند. احتیاطهای مربوط به انتقال بیماری از راه هوا مثل اتاق ایزوله با فشار منفی و استفاده از ماسک تنفسی برای کسانی که وارد اتاق میشوند ضروری است. تشخیص زودرس بیمار مبتلا سارس به جهت پیشگیری از انتقال بیماری حیاتی است. نحوه طبقهبندی بیماران اورژانسی باید بررسی و در صورت لزوم به طریقی اصلاح شود تا بیمار مشکوک به سارس بتواند سریعا شناسایی و ایزوله شود که این امر میتواند از گسترش بیماری در بیمارستان بکاهد.
علایم بیماری
سارس با تب و لرز ، سر درد ، بیحالی و درد عضلانی شروع میشود. تب در شروع بیماری وجود دارد ولی تعداد کمی از بیماران قبل از شروع تب ، درد عضلانی ، سر درد و خستگی را تجربه میکنند. علائم تنفسی در اغلب موارد تا 4 روز پس از شروع علا ئم آغاز نمیشود.
سرفه خشک و
تنگی نفس شایعترین علائم میباشند.
اسهال ممکن است در بیماران دیده شود. بیماری میتواند پیشرفت آهسته داشته باشد و بیماری تا هفته دوم شدید نمیشود.
کمبود اکسیژن خون نیز شایع است. 10 تا 20 درصد از بیماران نارسایی تنفسی پیدا میکنند که نسبت عکس با سن دارد تا جائی که در افراد مسن به بیش از 40 درصد میرسد.
تستهای ویروس سارس
در حال حاضر تستهای مربوط به کورنا ویروس سارس در حال بررسیاند و میزان حساسیت و اختصاصی بودن آنها نامشخص و در حال مطالعه میباشد. همچنین هنوز مشخص نشده است که کدام تست در کدام زمان از دوره بیماری بهتر پاسخ میدهد.
تستهای آنتی بادی سرمی که ایمونوگلوبولینهای اختصاصی ویروس سارس را اندازهگیری میکند و شامل آنزیم ایمونواسی و آنتیبادی فلورسنت غیرمستقیم میباشد از تستهای اختصاصی بکار رفته در تشخیص این بیماری میباشند.
در حال حاضر مرکز کنترل بیماریهای آمریکا تست مثبت را به عنوان عفونت قبلی با ویروس سارس تفسیر میکند اما بعضی افراد تا بیش از 21 روز بعد از شروع بیماری تستشان مثبت نمیشود بنابراین یک تست زمانی منفی واقعی تلقی میشود که نمونهگیری بیش از 21 روز بعد از شروع علائم بیماری انجام شده باشد. تست RT-PCR نیز در دسترس است. این تست RNA مربوط به ویروس سارس را در نمونههایی مثل سرم ، مدفوع و ترشحات بینی مشخص میکند.
رژیم غذایی و داروها
در حال حاضر رژیم درمانی خاصی که تاثیرات آن به اثبات رسیده باشد وجود ندارد.
داروی ریباویرین فاقد اثر ضد ویروسی بر روی ویروس سارس میباشد.
اینترفرون آلفا و بتا ممکن است اثراتی روی ویروس در محیط آزمایشگاه داشته باشد ولی
پاسخ سیتوکین درونی در سارس به خوبی شناخته نشده است و هنوز مشخص نیست که تجویز اینترفرون در سارس مفید باشد.
آینده بحث
گرچه بیماریزایی سارس هنوز به خوبی شناخته شده نیست اما بعضی محققان معتقدند، سیر بیماری تا حدودی به واسطه
ایمنی میباشد. این موضوع این نظریه را برمیانگیزد که عوامل تنظیم کننده سیستم ایمنی مثل
کورتیکواستروئیدها ممکن است نقشی در درمان داشته باشند. هنوز مطالعه کنترل شدهای در این زمینه صورت نگرفته است و تاثیر این داروها نا مشخص میباشد. بعضی محققان معتقدند که ایمونوگلوبولین اختصاصی ویروس سارس ممکن است مفید واقع شود. مطالعات کنترل شده بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
مباحث مرتبط با عنوان