بیت المال به معنی «خانه دارایی» یا جایی است که اموالی در آنجا نگهداری میشود. در صدر اسلام، بیت المال به همین معنا بود یعنی جایی که در آن اموالی را که همه مسلمانان در آن حق داشتند، مینهادند. ولی امروز در زبان فارسی بیت المال به معنی هر مالی است که همه مردم در آن سهم دارند، و غالباً به اموال دولتی گفته میشود.
در زمان حیات
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مسلمانان سازمان مالی بسیار ساده ای داشتند و در آمد آنان تنها زکات انصار توانگر بود و نیز غنائم اندکی که در جنگ با قبایل کفار به دست میآمد. رسول خدا غنایمی را که در جنگها گرفته میشد در همان میدان جنگ یا در
مدینه بین جنگجویان تقسیم میفرمود. بنیاد بیت المال پس از نزول آیه غنیمت (آیه
خمس ) ( آیه 40 سوره انفال) گذاشته شد؛ یعنی زمانی که مقرر گردید یکپنجم از غنائم جنگها و نیز یکپنجم از اموال مازاد اشخاص به پیامبر واگذار گردد. با این همه حضرت رسول اکرم چیزی از بیت المال را برای خود نیاندوخت.
نهادن مال مسلمانان در خزانهای که بیت المال نام گرفت، از هنگامی آغاز گردید که مسلمانان فتوحات
عراق و
ایران را آغاز کردند. در این هنگام درآمدهای تازهای شامل
خراج،
جزیه،
فیء،
عشر بر درآمدهای پیش افزوده شد و اموال فراوانی به
مدینه سرازیر شد. از آن هنگام جامعه اسلامی رسماً دارای خزانه دولتی شد.
هنگامی که
عثمان به خلافت رسید، دست خویشان خود به ویژه
بنی امیه را در دستیازی به بیت المال مسلمانان باز گذاشت و از بیت المال به آنها بخششهای بیحساب کرد.
پس از عثمان،
حضرت علی علیه السلام که در خلافت خود میکوشید در زمینه مالی نیز سنت پیامبر را زنده کند و به اوضاع مالی مسلمانان و بیت المال سامان بخشد، با مخالفت شدید قریش مواجه شد و دچار نخستین درگیری و جنگهای درونی شد.
با این همه، خود او به هیچ وجه از بیت المال استفاده نکرد و از آن فقط برای عمران و آبادی بلاد اسلامی و کمک به فقرای مسلمانان بهره جست. علی علیه السلام بیت المال را به طور مساوی بین همه مسلمانان از عرب و عجم، سیاه و سفید،
مهاجران و
انصار تقسیم میفرمود. ولی پس از شهادت امام علی علیه السلام و روی کار آمدن امپراتوری
معاویه در
شام، بیت المال مسلمین به سرنوشت قبل از روی کار آمدن امام علی علیه السلام دچار شد.
شیعیان عقیده دارند بیت المال باید در دست امام معصوم علیه السلام و در عصر غیبت در دست فقیه عادل شیعی که جانشین امام برگزیده خداوند است سپرده شود ولی عقیده
اهل سنت بر خلاف این است. تفصیل این بحث را باید در کتابهای فقهی جستجو کرد.
منابع :
دایره المعارف تشیع، ج 3؛ المعارف و المعاریف، ج 1؛ الغارات، ج 1