بر اساس آیات قرآنی و روایات اسلامی، دین مبین اسلام
دینی است کامل و کمال دین که به همراه جعل منصب امامت اعلام گردید، به معنای در برداشتن تمام نیازهای بشر در همه مقاطع حیات و در همه ابعاد وجودی اوست.
اسلام برای همه این زمینه ها دستور و رهنمود ارائه نمود. یکی از ابعادی که مورد توجه تام اسلام، بعد اجتماعی و برنامه ریزی برای رشد و شکوفایی آن در راستای عبودیت الهی است.
با توجه به تنوع ارتباطات بشر در این بعد و پیچیدگی خاص آن از یک سو و ارتباط آن با سایر ابعاد وجودی او از سوی دیگر، این تنها خداوند متعال است که با علم و حکمت بینهایت خود و اشراف بر مبداء و معاد انسان و به اقتضای
ربوبیت تکوینی و تشریعی که مختص ذات اقدس اوست مجموعه هماهنگ و کاملی از دستورات معارف، ارزشها، نظامهای حقوقی، اخلاقی اقتصادی، سیاسی و تربیتی را در قالب دین اسلام توسط
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر بشر نازل فرموده است و پر واضح است تنها با تبعیت از این مدل کامل حقوقی و تربیتی و عمل به همه ابعاد آن می توان به سعادت واقعی در دنیا و آخرت نائل آمد.
رهبران اسلام و امامان معصومی که اولین مسئولیتشان دفاع از اسلام و ارائه آن به صورت صحیح و کامل به جامعه بوده با تلاش خستگی ناپذیر با گفتار و عمل این جامعیت و کمال را تبلیغ فرموده اند.
حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) نیز به عنوان یک امام و معصوم در زندگی اجتماعی خود ترسیمی کامل از فضائل بی پایان یک انسان کامل ارائه نمود و در واقع تجسم عینی تمام مکتب بود.
نکته ای که در حیات طیّبه معصومین (علیهم السلام) و از آن جمله حضرت سید الساجدین و زین العابدین (علیه السلام) باید مورد توجه دقیق قرار گیرد،
این است که :
این بزرگواران اعتدال کامل و جامعیت تمام را در عمل به دستورات اسلام به منصه ظهور رسانده اند، نه گرایش به مسائل اجتماعی آنها را از توجه به عبادت و شب زنده داری و راز و نیاز با خداوند باز می دارد و نه مانند راهبان و صوفیان کلاً جامعه را ترک کرده و مطلقاً نسبت به آنچه در جامعه می گذرد بی توجه باقی می مانند، از این مهمتر تمام عملکرد اجتماعی آنان با رنگ الهی رنگ آمیزی شده است
گذشته از تعریفهای
« انسان کامل »، در این بحث منظور شخصی است که به مقام عبودیت مطلقه حضرت حق واصل شده و در وجود او جز اراده حق فعاّل نیست و به هیچ وجه برای او هوی و هوس ندارد. او
« عبد » خداست و بر اساس امر و نهی خداوند عمل می کند و قلبش جز محبت حق را بر نمی تابد.
حال در زمانیکه با تبلیغات سنگین دستگاه اموی، ارزشها به ضد ارزشها تبدیل شده و انسانهای صالح هم از جهت سیاسی و هم از جهت فرهنگی مورد شدید ترین تهاجمات قرار داشته بود با کار تبلیغی گسترده بر ضدّ خاندان پیامبر در خلال سالیان سال، الگوی کامل انسانیت مخدوش شده و تصویر دیگری از او در ذهنیت جامعه اسلامی ترسیم گشته و روحیه ها همه از دست رفته و شبهات و انحرافات گسترش یافته بود.
حضرت علی بن الحسین امام سجاد (علیه السلام) با ارائه یک الگوی کامل انسانیت و عدالت و تجسم عینی همه مکتب به ویژه بعد اجتماعی آن آنچنان این نقشه را نقش بر آب نمود و وضعیت موجود را تحت تاثیر قرار داد که دوست و دشمن را به اقرار کشانید و همه دانستند که:
علی بن الحسین (علیه السلام) فقیه ترین و باتقواترین و برترین مردم و صاحب بالاترین کمالات انسانی است.
حضرت زین العابدین (علیه السلام) با عملکرد خود در خلال مدت امامت، که خلوص و توحید در آن موج می زد، با زنده کردن دوباره ارزشهای متعالی مکتب، در واقع خود اوج تجسم عینی تمام مکتب گردید و یک نمونه بارز و الگوی کامل زنده برای اقتدا و اهتدا، از خود به جای گذاشت تا علاوه بر راهنمائی ها و ارشادها و تربیت ها، مردم با برخورد با او از مشکاه نور درخشان وجود او بهره مند گردند و از بیراهه های ضلالت و گمراهی به صراط مستقیم بندگی و سلوک الی الله هدایت شوند.
و این یکی از رازهای مهم لزوم وجود امام زنده در بین جوامع بشری است.
برای بررسی این بعد از وجود اقدس حضرت سجاد (علیه السلام)، باید یک دوره از معارف اجتماعی اسلام را مرور نمود ولی در این فرصت محدود به بررسی قسمتهای زیر می نشینیم، باشد که با گوشه ای از فضائل بی پایان این امام همام آشنا شویم.
مراجعه شود به: