بحران در روسیه
تزارها از سال 1547 م به بعد بر روسیه حکومت می کردند. مردم تحت سلطه این حکومت، هیچ نقشی در دولت نداشتند و نارضایتی در میان مردم بسیار گسترده بود. در اواخر قرن نوزدهم میلادی ، رشد صنعتی روسیه آغاز شد. اما جریان مدرن سازی، زندگی سیاسی و اجتماعی روسها را در بر نمی گرفت. علیرغم
آزاد سازی رعایا، و تاسیس
دوما، روسیه همچنان از نظر اجتماعی عقب مانده ماند.
آزاد سازی رعایا
در مارس 1861م، تزار روسیه، الکساندر دوم، بیست میلیون رعیت وابسته به زمین (صرف) را از قید و بند کار بر روی مزارع متعلق به اشراف، آزاد نمود. اما رعایای سابق می بایست «مالیات آزادی» خود را پرداخت می کردند. در نتیجه شرایط بهتری نسبت به گذشته برای آنها بوجود نیامد گرچه آنها می توانستند مزارع را رها کنند و به کار در شهر بپردازند.
دوما
دوما اولین اسم پارلمان روسیه می باشد که در سال 1905م و بدلیل پیشرفت روند دموکراسی در این کشور شکل گرفت اما در حقیقت هیچ قدرتی نداشت و بوسیله پادشاه روسیه متوقف شد. این پارلمان ما بین سالهای 1916- 1905 چهار بار تشکیل شد، اما درهیچ یک از دوره های چهارگانه آن هیچ طرح و برنامه ای برای انجام اصلاحات به اجرا در نیامد.
|
درخواست غذا
در زمان قحطی 2- 1891، مردم قحطی زده روسیه، در جلوی خانه شهردار، تقاضای غذا می کنند.
|
81- 1855م
سلطنت پادشاه روسیه
الکساندر دوم: او تلاش فراوانی برای اطلاح قوانین در جوامع روسیه کرد، در حالیکه مردم را به توسعه صنعت و حمل و نقل ومدرن کردن جامعه تشویق می نمود.
1861
پادشاه روسیه الکساندر دوم دهقانان ارباب رعیتی را آزاد نمود.
1881
الکساندر دوم بوسیله بمبی که دانشجویان
لهستانی طرفدار اصلاحات اساسی بطرف او پرت کرده بودند، ترور می شود.
94- 1881
پادشاه روسیه
الکساندر سوم علاوه بر اصلاحات ، او سیاست جلوگیری و منع را نیز پیش می گیرد.
92- 1891
کمبود محصولات کشاورزی در فصل برداشت، باعث قحطی در روسیه می شود.
95-1891
توسعه راه آهن
سیبری باعث می شود که اروپا به
ولادی وستوگ در سواحل
اقیانوس آرام وصل گردد و سیبری به مسیر اقتصادی راه یابد.
17- 1894
نیکلای دوم، پادشاه ضعیفی بود که نتوانست مشکلات سیاسی و اجتماعی روسیه را حل کند.
05- 1904
جنگ روسیه با
ژاپن: رقابت شدید بین روسیه و ژاپن برای کنترل
منچوری و
کره منجر به یک جنگ تمام عیار می شود و روسیه در زمین و دریا شکستهای مفتضحانه ای را متحمل می شود و این باعث کاهش شدید اعتبار و نفوذ روسیه می گردد.
1905
شورش آشکار: نا رضایتی علیه حکومت سفاک تزار، منجر به اعتراض و تظاهرات خیابانی می شود. سربازان تزار به سوی گروهی از کارگران صنعتی شلیک می کنند؛ در همین زمان شورشیهایی در بعضی از واحد های نیروی دریایی و ارتش ، به وقوع می پیوندند. نیکلای دوم، با انتشار «بیانیه اکتبر» قول انجام اصلاحات، می دهد.
1906
اولین مجلس روسیه بنام دوما برگزار شد و نظم باردیگر به کشور برگشت و پادشاه روسیه حق و امتیازهایی را از دست داد.
تخم مرغ فابرژِی
یک طلا ساز روسی بنام پیتر کارل فابرژی یکی از بزرگترین جواهر سازان دنیا بود. او فلزات و سنگ های گران قیمت را به اشکال زیبایی طراحی می کرد و اولین تخم مرغ تزئینی
عید پاک را برای تزار روسیه ساخت.
در دیگر کشورهای اروپایی،
دموکراسی در اواخر قرن نوزده باعث تحولات مهمی شده بود اما در روسیه این امر وجود نداشت و مهمترین مانع برای این تحولات، سیستم حکومتی پادشاهی بود. پادشاه روسیه مدعی تقسیم قدرت بود که از طریق نجیب زادگان و اشراف حمایت می شدند و از ثروت زیاد و امتیازهای فراوانی استفاده می کردند. طبقه متوسط که تعداد شان کم بود به حساب نمی آمدند و اجازه اعتراض به دولت را نداشتند. با دهقانان که بیشتر جمعیت روسیه را تشکیل می دادند به شدت بدرفتاری می گشت و هر نوع اعتراضی نیز به شدت از طرف حاکمان متوقف می شد.
تبعید در سیبری
تنها دهقانان نبودند که از حکومت و قانون تزار رنج می بردند، هر کسی که ناراضی بود به زندان فرستاده می شد و یا به تبعید می رفت و اغلب به قسمت هایی از سیبری تبعید می شدند که بسیار سرد و خالی از سکنه بود. و یک شبکه پلیسی گسترده مخوف که
اخرانا okhrana نامیده می شد، بصورت جدی هر نوع نارضایتی را زا بین می برد.
جشنهای زیرزمینی
مخالفان رژیم تزار یا باید از کشور خارج می شدند و یا در جایی پنهان می شدند، در داخل روسیه، مخالفت با حکومت ، توسط جامعه های مخفی که اغلب بین خود درگیر بودند صورت می گرفت. این انقلابی ها دو گروه بودند: یک دسته
سوسیالیستهای رادیکال بودند و یک دسته هم
آنارشیت ها. ترور شکل متداول این مبارزه بود که بوسیله انقلابیون برای عاجز کردن سیستم دولتی بکار می رفت.
سقوط حکومت تزاری
حکومت تزاری از زمان
ایوان مخوف (84- 1530م) بر روسیه حاکم بود، اما در اواخر قرن نوزدهم پایه های آن متزلزل گردید. دلیل اصلی این امر، جریان صنعتی نمودن کشور بود، که در سالهای دهه 1890 روند خود را طی می کرد و بر اثر آن طبقه ای جدید ، متشکل از کارگران صنعتی، در شهر های بزرگ پدیدار گشت.
کارگان رادیکال
کارگران صنعتی مانند دهقانان نبودند که براحتی بشود آنها را ساکت کرد. کار صنعتی، آنها را سازمان بیشتر داد و نظم پیدا کردند و از جامعه تاثیر گرفتند. اعتصاب و اعتراض کارگران کارخانه ها امری متداول شده بود. آنها بوسیله ماموران دولتی و حکومتی تعقیب می شدند.
وقوع انقلاب
نارضایتی کارگران صنعتی ( ودهقانان) منجر به شورش خیابانی در سال 1905م شد. گرچه حکومت روسیه، تزار نیکلای دوم (1918- 1868) موفق به فرونشاندن شورش شد، ولی به حدی ترسیده بود که به مردم قول بهبود شرایط زندگی و آزادی های بیشتر سیاسی داد. ولی به وعده های خود عمل نکرد ودولت همچون گذشته وبدون هیچ تغییری، به حیات خود، ادامه داد. عدم انجام اصلاحات عمده، موجب حادتر شدن اوضاع شد. روسیه تبدیل به یک بمب ساعتی شد که با آغاز جنگ جهانی اول و انقلاب 1917، به یکدیگر منفجر شد.
حقایق ثبت شده
روسیه ازقرن هفدهم تا هجدهم توسعه پیدا کرد و قدرت خود را بر بسیاری از کشورها گسترش داد. در نتیجه تا سال 1897م تنها 43 درصد از جمعیت روسیه، روس بودند و بقیه شامل یهودیها، آمریکائیها، لهستانیها،
بالیتیکها،
فلاندیها و
ترک ها بودند. حکومت روسیه، روش و سیاسیت خشنی در قبال مسائل مردم نشان می داد و این طرز برخورد باعث رنجش و مخالفت با پادشاهان و قوانین حکومتی می شد.