«وفات 60 ق / 680 م»
باوْْ، پسر شاپور و نواده کیوس «کاووس» بنیانگذار
آل باوند شاخه کیوسیان است. وی در رکاب
خسرو پرویز، چند بار به پیکار رفت و از توجه شاه برخوردار شود به حکومت
طبرستان و آذربایجان منصوب گشت. چون شیرویه بر تخت نشست، او را به اصطخر تبعید کرد. وی در آتشکده آن سامان گوشه عزلت گزید تا آن که آزرمیدخت او را به سپهسالاری برگزید. اما باوْ نپذیرفت تا نوبت به یزدگرد رسید و باو، این بار به درخواست شاه نزد وی رفت. پس از شکست سپاه ایران از اعراب، باو در راه خراسان از یزدگرد اجازه گرفت که به طبرستان رود و پس از زیارت آتشکده کوسان، در
گرگان به وی بپیوند و «ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص 154». باوْ در آن جا خبر قتل یزدگرد را شنید و سر بتراشید و در آتشکده مقام گرفت. بعید نیست که همین معنی باعث شده باشد تا برخی، نیاکان آل باوند را از موبدان بدانند «مادلونگ 174، ایرانیکا».
باو چندی بعد به درخواست مردم از حملات ترکان به تنگ آمده بودند، با این شرط که «مردان ولایت و زنان به بندگی او را خط دهند / ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، صص 154 و 156» بیرون آمد و با بسیج سپاه توانست مهاجمان را از آن سامان براند و دولتی محلی تأسیس کند. وی پس از پانزده سال حکومت، سرانجام به دست «ولاش» نامی که مدعی حکومت بود کشته شد و ولاش بر جای او نشست.