چون
حضرت سیدالشهداء به درجه رفیع شهادت رسید، اسبش ذوالجناح، در خون او غلطید و یال خود را به آن خون شریف آغشته کرد و با صدای بلند بانگ بر آورد و به سوی خیمه ها رفت. وقتی به خیمه امام رسید صیحه زد و سر خود را بر زمین کوبید و جان داد.
دختران امام علیه السلام چون صدای آن حیوان را شنیدند از خیمه بیرون دویدند و دیدند ذوالجناح است که بی صاحب غرقه به خون می آید. فهمیدند که امام شهید شده است. در آن هنگام بود که فریاد واحسیناه و اماماه از آنان بلند شد.
راوی گفت:
ام کلثوم دست بر سر گذاشت و صدا به گریه بلند کرد و می گفت: وا محمداه، واجداه. . . و آن قدر گریه کرد تا بی هوش شد؛ و حال دیگر اهل بیت نیز چنین بود.
منابع:
- منتهی الامال، ج 1، ص 729.
مراجعه شود به: