این دو عکس نمایانگر پیشرفت صنعت اویونیک در شصت سال اخیر میباشد. این صنعت که در آغاز عصر هوانوردی کمترین درصد وزنی و کمترین ارزش را در هواپیما داشت، امروزه تبدیل به مهمترین و بالاترین درصد ارزشی در میان سیستمهای مختلف هواپیما گردیده است.
در سال 1910،
کارشناسان
انگلیسی امکان استفاده از
رادیو در
هواپیما را را مورد بررسی قرار دادند و در سال 1916، سپاه هوایی(Royal flying corp,RFC ) این کشور، استفاده عملی از
بی سیم را شروع کرد. در آزمایشها عملی نقصهای بسیاری مثل توان کم گیرنده ها و کیفیت نامناسب
صدا آشکار شد. از سوی دیگر، بدلیل
فرکانس نسبتاً پایین این سیستمهای ارتباطی،
آنتن نیز بسیار بلند (حدوداً 100 متر) بود و به دنبال هواپیما در هوا کشیده میشد و معمولاً هم تعداد زیادی از آنها در اطراف
فرودگاه ها افتاده بود چرا که
خلبان فراموش کرده بود قبل از نشستن (فرود) آنها را جمع کند.
تا قبل از سال 1918، ارتباطات رادیویی در هواپیما تنها به منظور هدایت آتش
توپخانه زمینی به کار میرفت، امّا با پیشرفتهایی که در این زمینه انجام شد، امکان ارتباط و هماهنگی در هواپیما نیز که از ملزومات نبرد هوایی است، برقرار شد و از سال1920 عمومیت یافت. ولی کیفیت پائین صدا و عدم اطمینان به کارکرد سیستم، استفاده از این سیستم را همواره تحت الشعاع قرار میداد.
نکته جالب توجه آن است که به دلیل کیفیت پائین ارتباطات گفتاری در
بی سیمهای اولیه و در جهت واضح تر کردن مفاهیم کلمات، فرهنگ لغت خاصی ابداع شده و تکامل یافت که حتی امروزه نیز بکار میرود. کلماتی مثل بوگی(Bogey) به معنی هدف نامشخص و بندیت(Bandit)به معنی دشمن از جمله کلمات این فرهنگ میباشد که هنوز هم رواج دارند.
در همین دوره، اولین
سیستم جهتیاب (DirectionalFinding,DF)برای استفاده در هواپیما ساخته شد. این سیستم اولیه، بسیار ساده بود واز یک گیرندة حساس و دو آنتن حلقهای که هر کدام در یک سمت هواپیما، بین دو بال قرار داشت، تشکیل میشد. با توجه به توان کم فرستندة ایستگاه های زمینی، لازم بود که سیستم
برق موتور کاملاً عایقبندی شود تا از ایجاد اختلال در کارکرد گیرندةDF هواپیما جلوگیری شود.البته این عایقبندی
الکترو مغناطیسی فرآیند تعمیر و نگاهداری را پیچیده تر میکرد در آغاز
جنگ جهانی دوّم، به جز هواپیماهای سبک، بقیه دارای سیستم الکتریکی بودند. با پیچیده تر شدن نیازها و ملزومات عملیاتی هواپیما، نیاز به نیروی الکتریکی جهت روشنایی سیستم آلات دقیق و
رادار افزایش یافت. پیشرفتهای سیستم
مخابراتی و استفاده از آنها در هواپیما نیاز به افزایش
توان الکتریکی(Electrical Generation)را هر چه بیشتر میکرد. نیروی هوایی انگلیس چند ماه پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، استفاده از
رادیوVHFروی باند
فرکانس100 الی150
مگاهرتز را آغاز کرده بود.
فرستنده ـ
گیرنده : اساس کار رادار بر تولید و انتشار فیزیک امواج الکترومغناطیس توسط یک فرستنده و دریافت
پژواک(Echo)احتمالی توسط گیرنده است. در صورت وجود پژواک، صفحه نمایش آن را به صورت یک نقطه نورانی نشان میدهد. صفحه نمایش نیز به گونه ای طراحی شده که نقطة نورانی (محل پژواک) دارای مختصات نسبت به مرکز (محل قرارگیری رادار) است و این مختصات، تعیین کنندة موقعیت مکانی هدف نسبت به رادار میباشند.
|
جنگنده شبرزمF3D (ساخت شرکت داگلاس) که به یک رادار وستینگهاوس APQ-35 مجهز بود. این رادار عملاً از سه دستگاه رادار که دو تا در جلو و یکی به قسمت پشت هواپیما پوشش میداد تشکیل شده بود. سیستمAPS-21 مسئول اکتشاف و جستجو بااستفاده از آنتن 31 اینچی خود بود. سیستمAPS-21 وظیفة قفل روی هدف و تغذیه کامپیوتر هدفگیر را به عهده داشت. سیستمAPS-21 نیز سیستم گیرندة فیزیک امواج راداری از نیمکره پشت و مشخص کردن ضریب تهدید بود. عکس فوق، جنگندهF3D-2 متعلق به یکان VMF(N)513 از تفنگداران دریایی را که در جنگ کره اولین پیروزی جنگنده جت بر علیه جت را در عملیات شبانه بدست آورد، نشان میدهد.
|
قدرت
فیزیک امواج رادار پس از انتشار به سرعت کاهش می یابد. قدرت پژواک (امواج برگشتی) با توان چهارم فاصله تا هدف(Zoom-climb)نسبت معکوس دارد. امّا قدرت پژواک رابطه مستقیم با
سطح مقطع راداری(Radar-crass-section)هدف و یا به عبارت دیگر(RCS)آن دارد. به منظور بهبود کارایی رادارهای رهگیر هوایی، تحقیقات حول سه محور متمرکز شده بود: کاهش طول موج، افزایش قدرت فرستنده، و افزایش توان و حساسیت گیرنده. با وجود پیشرفتهای انجام شده، مشخص بود که رادارها باید روی طول موج کوتاهتری (ده سانتیمتری) کار کنند. با پیدایش اولین
کامپیوتر کوچک در صحنه
اویونیک ، از آنها برای نمایش اطلاعات در مقابل خلبان استفاده شد و مجموعه سایت هدفگیری و متعلقات آن حذف گردید. این سیستم نمایشگر اطلاعات به نمایشگر سر بالا(HUD) معروف شد. این سیستم و صفحه شفاف ترکیب کننده تصاویر آن(Combining Glass)، در مقابل دید مستقیم خلبان قرار میگیرد و تصاویر و علائم منعکس شده روی سیستم در نهایت دید چشمی متمرکز میشود. این سیستم که در تمام جنگنده های مدرن به کار میرود، به خلبان امکان میدهد که با تمرکز روی فضای خارج از
کابین و هدف، بدون نیاز به نگاه انداختن به پایین، اطلاعات مورد نیاز رهگیری،
ناوبری و پرواز را روی صفحه شفاف ترکیب کننده و در مقابل چشمان خود داشته باشد. علائم و اطلاعات مربوطه توسط یک
لامپ کاتودی(Cathod-Ray-Tabe) (CRT)تولید و از طریق یک سری
عدسی و منشور روی صفحه ترکیب کننده منعکس میشود. با وجودی که سیستمهای نشانگر سر بالای اولیه از کامپیوتر
آنالوگ که محدیتهای زیادی داشت، بهره میگرفتند، ولی با گذشت تنها چندین سال و با بهره گیری از تکنولوژی
دیجیتال ، کارایی این سیستمها افزایش بسیاری یافته و ضریب اطمینان به کارکرد آنها نیز بسیار بالا رفته است.
در دهة1960 برای اوّلین بار کنترل رهگیری به وسیلة کامپیوترمیـّسر گردید.
رادار جنگندةF-102 توسط خلبان خودکار به سیستم کنترل هواپیما به گونه ای مرتبط گردیده بود که می توانست هواپیما را بدون دخالت خلبان، در بهترین موقعیت تاکتیکی در جریان رهگیری قرار دهد.
بسیار گفته شده است که در نبردهای هوایی «سرعت، زندگی است». از نقطه نظر دیگر، با افزایش سرعت یک جنگندة رهگیر، میتوان نقطة درگیری(Engagment Point)را از تیررس هواپیمای دشمن دورتر کرد.