اساس انگیزه قدرت عبارت است از تمایل به تطبیق دادن دنیای مادی و اجتماعی فرد با تصور یا برنامهای که برای آن دارد. نیاز به داشتن تاثیر کنترل یا نفوذ بر شخص دیگر ، گروه یا مردم یا در کل به معنای انگیزه قدرت به شما میروند. تاثیر به شخص امکان آغاز نمودن و تثبیت نمودن قدرت را میدهد. کنترل امکان حفظ قدرت را به شخص میدهد و نفوذ امکان گسترش یا بازگرداندن قدرت را به شخص میدهد. چنین علاقهای به قدرت اغلب در اطراف نیاز به تسلط ، شهرت ، مقام و شغل قرار دارد. انگیزه قدرت موجب میشود فرد تمایل بیشتری به کسب موقعیتهای قدرتمند اجتماعی داشته باشد و سعی و کوشش خود را در این راه صرف کند. |
ویژگیهای افراد دارای انگیزه قدرت بالا
رهبری ویژگی افراد دارای انگیزه قدرت زیاد
افراد با نیاز به دقتر زیاد به دنبال کسب شهرت در گروهها بوده و ظاهرا در تلاش برای دستیابی به قدرت یا نفوذ ، مایل به یافتن راهی برای نشان دادن خودشان به دیگران هستند؛ مثلا دانش آموزان با نیاز قدرت زیاد گرایش به نوشتن نامه به نشریات آموزش و پرورش دارند. افراد با نیاز قدرت زیاد در تلاش برای دستیابی به نشان دادن خود به مردم اقدام به ریسک میکنند. به علاوه آنها بحث کردن با استاد متمایل بوده و برای کسب امتیازات در کلاس درس مشتاقترند.
آنها زمانی که در گروه قرار میگیرند، تلاش میکنند رهبری گروه را به عهده بگیرند و این تمایل به ابراز قدرت در آنها ممکن است در مواردی به ضرر گروه تمام شود چرا که اغلب از نظرات خود به جای رای گیری گروهی استفاده میکنند. این افراد در
تعاملات اجتماعی معمولا بیشتر صحبت میکنند. در مسائل سهیم میشوند و اقدام به ریسک میکنند. افراد دیگر معمولا تحت تاثیر قرار میدهند اما اطرافیان ارزیابیهای از آنها دارند که نشان دهنده دوست داشتنی بودن آنها نیست.
پرخاشگری در افراد با انگیزه قدرت زیاد
اعمال
پرخاشگری آشکار عمدتا بوسیله جامعه کنترل و بازداری میشود. به همین دلیل تظاهرات پرخاشگرانه انگیزه قدرت عمدتا شکل دیگری به خود میگیرد. افراد با نیاز به قدرت زیاد هم مردان و هم زنان تصدیق میکنند که از افراد با نیاز قدرت کم تکانههای بسیار بیشتری برای عمل پرخاشگرانه دارند. در تحقیقی از افراد با نیاز قدرت زیاد و نیاز به قدرت کم پرسیده شد که آیا آنها تابحال احساس اقدام کردن به این قبیل کارها داشتهاند: فریاد کشیدن بر سر کسی در ترافیک ، پرت کردن چیزها به اطراف اتاق ، خراب کردن مبلمان یا شکستن اشیا شکستنی و توهین کردن به کارکنان فروشگاهها.
افراد با نیاز به قدرت زیاد بطور قابل ملاحظهای تکانههای بیشتری را از افراد با نیاز قدرت کم برای اقدام به اینگونه اعمال گزارش کردند. هر چند شاید واقعا اقدام به این رفتار نگرده باشند، اما چنین ناراحتی را داشتهاند. فرد بانیاز به قدرت زیادی میکوشد جسور و با نفوذ باشد ولی اغلب توسط ملاحظات اجتماعی مقید میشود. هنگامی که بازداریهای اجتماعی کنار گذاشته شوند مردان با نیاز قدرت زیاد از مردان با نیاز قدرت کم پرخاشگری بیشتری نشان میدهند. برخی اوقات
استرس و وقایع منفی زندگی بر بازداریهای اجتماعی ضد پرخاشگری چیره میشوند. مردان با نیاز به قدرت زیاد ولی نه زنان به وقایع منفی زندگی و استرس با اعمال خشونت و بدرفتاری با افراد نزدیک پاسخ دادند.
گرایش به مشاغل با نفوذ ویژگی افراد با انگیزه قدرت بالا
انگیزه قدرت به جستجو و اداره کردن مقامها در سازمانهای اختیاری و نهادی ربط دارد. تحقیقات گرایش استخدام در مشاغل زیر را در مردان با نیاز قدرت زیاد نشان دادهاند. مدیر بازرگانی ، معلم یا استاد ، روانشناس ، روزنامه نگار ، کشیش و دیپلمات بین المللی هر یک از این مشاغل فرصتی را برای هدایت کردن رفتار دیگران و طبق برنامههای از پیش تعیین شده فراهم میآورند.
به علاوه این مشاغل فرد را به پاداشها و تنبیهات لازم برای داشتن نفوذ در رفتار فرد مجهز میسازند. مثلا معلم ، کشیش و دیپلمات همگی وسایلی برای مجازات کردن رفتار دیگران چنانچه از برنامه مقرر تخطی کنند، در اختیار دارند. روزنامه نگار می تواند رفتار دیگران را از طریق سرمقاله مجازات کند، مدیر بازرگانی دستورات و برنامههای تولیدی را به کارکنان میدهد و به این طریق وسایلی را برای نفوذ در رفتار کارکنان در اختیار دارد.
اساس فیزیولوژیک انگیزه قدرت
انگیزه قدرت با فعالیت مزمن ، دستگاه عصبی سمپاتیک بر حسب
فشار خون بالا و دفع مستمر
کاته کولامین مشخص شده است. به خاطر سطح فشار خون و کاته کولامین بالا افراد با نیاز قدرت زیاد در مقایسه با افراد با نیاز قدرت کم معمولا اهل جرو بحث هستند، راحتتر خشمگین میشوند، برای پرداختن به ورزشهای رقابتی مستعدترند و مشکل بیشتری برای خوابیدن در شب دارند.
اگر به افراد با نیاز به قدرت امکان ابراز
برانگیختگی سمپایتک به شیوهای که پاداشهای اجتماعی داده شود، لذت عاطفی را تجربه خواهند کرد. اما اگر برانگیختگی سمپاتیک افراد با نیاز قدرت بازداری و سد شده باشد، برانیگختگی سمپاتیک تقویت نشده احتمال بیماری جسمانی را زیاد میکند. پس از یک طرف اگر برانگیختگی سمپاتیک تقویت شده باشد به صورت بالقوه لذت عاطفی را تولید میکند، ولی از طرف دیگر اگر بازداری شده باشد به صورت بالقوه بیماری جسمانی را تولید میکند.
مباحث مرتبط با عنوان