در گذشته انسانها یا جوامع خود برای خویش برنامه ریزی میکردند وخود را از معضل از خودبیگانگی نجات میدادند و یا دچار از خودبیگانگی میساختند، ولی امروزه در عین آنکه انتخاب آزادانه انسانها به جای خود محفوظ است، معمولاً دیگران برای انسانها یا جوامع برنامه ریزی میکنندو این، همان مسأله
تهاجم فرهنگی است که یکی از مسائل روز ما به شمار میآید.
نباید تصور شود که وقتی ما از خود غافلیم طرح توطئهای در کار نیست.
در دهکده جهانی ماهمواره گروههای اجتماعی، احزاب سیاسی و عوامل استثمار گر و قدرتهای سلطه خواه، به سبب اهداف مادی خویش، در اندیشه طرح توطئه برای دستیابی به اهداف خویش و بهرهگیری از افراد و جوامع مختلف در راستای آن هستند و بسیار ساده اندیشی است که تصور شود آنان به دلیل آرمانهای انسانی و حقوق بشر و هدفهای انسان دوستانه، سر ستیز یا صلح با جوامع و انسانهای دیگر را دارند.
در چنین شرایطی، غفلت از این توطئهها خطر آفرین است و اگر بخواهیم از این مهلکه نجات یابیم باید روش حضرت
علی علیهالسلام را در پیش گیریم که فرمودند:
من آفریده نشدم برای بهرهوری از تنعمات مادی که مرا به خود مشغول سازد، چونان حیوان پرواری که آنچه برایش اهمیت دارد علوفه اوست .... و از آنچه برایش برنامه ریزی شده غافل است.
بنابراین از خودبیگانگی گاه به دست خود و گاه با غفلت خود و طرح و برنامه دیگران صورت میپذیرد.
انسان، گاه خود، موجود دیگری را به جای خود مینهد و از خودبیگانه میشود و گاه از خود غافل میشود و دیگران برای او خودی تعیین میکنند و در فکر استثمار او بر میآیند و برای او خود متناسب با اهداف خودشان را تعیین میکنند.
در امور اجتماعی نیز جامعهای که از خود غافل شود استثمارگران درصد تعیین هویت فرهنگی او بر میآیند و به او الگو میدهند پس به همان میزان که از خود بیگانگی فردی زیان بار است.
بی هویتی فرهنگی و اجتماعی نیز زیان دارد و برای نجات از این دو آسیب لازم است هویت واقعی فرد و جمعی خود را بشناسیم و همواره مراقب آن باشیم.
یا ایها الذین آمنوا علیکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خودتان بپردازید و مراقب خویشتن باشید هرگاه شما هدایت یافتید آن کس که گمراه شده به شما زیانی نرساند.
کتاب: انسان شناسی
نویسنده: محمود رجبی
صفحه: 85