پس از مرگ
هارون کارگزاران و وزرای او، در لشگرگاهش برای فرزندش، امین، که در
بغداد بود بیعت گرفتند. امین نیز پس از اطلاع از مرگ پدرش برای مردم خطبه خواند و مردم بار دیگر با او
بیعت کردند.
امین که
مردی عیاش و بیتدبیر بود و از علم و دانش و کمال بهرهای نداشت پس از اینکه بر تخت خلافت نشست،
به برادرش، مأمون، دستور داد :
در خطبهها نام فرزندش، موسی بن امین، را بر نام مأمون مقدّم بدارد و این بدان معنا بود که پس از امین، فرزندش موسی، خلیفه خواهد شد، نه مأمون.
مأمون از این موضوع سخت بر آشفت و علیه برادرش
قیام کرد. امین هم دستور داد لقب ولایتعهدی را از روی برادرش بردارند، سپس لشگری به سر کردگی
«علی بن عیسی» برای سرکوبی مأمون به
خراسان گسیل داشت. مأمون نیز لشگری پرتوان به سرکردگی
«طاهر بن حسین» به بغداد روانه کرد.
این دو لشگر در
ری به هم رسیدند و جنگ سختی میان آنها در گرفت.
طاهر در این جنگ پیروز شد و علی بن عیسی را به قتل رسانید. سپس یکسره به طرف بغداد حمله برد و آن شهر را محاصره کرد، و پس از پانزده ماه مقاومت، توانست آن شهر را فتح کند.
اطرافیان امین همه فرار کردند، سرانجام امین دستگیر شد و به دست سپاهیان طاهر به قتل رسید. سر امین را برای طاهر فرستادند. او هم، آن را برای مأمون به خراسان فرستاد.
مأمون امر کرد سر برادرش را بر سردر دارالاماره نصب کنند و مردم بیایند آب دهان بیاندازند و او را لعن کنند.
منابع:
اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام/ 94 و 95 و 96.