تزارها از سال 1547 م به بعد بر روسیه حکومت می کردند. مردم تحت سلطه این حکومت، هیچ نقشی در دولت نداشتند و نارضایتی در میان مردم بسیار گسترده بود. در اواخر قرن نوزدهم میلادی ، رشد صنعتی روسیه آغاز شد. اما جریان مدرن سازی، زندگی سیاسی و اجتماعی روسها را در بر نمی گرفت. علیرغم
آزاد سازی رعایا، و تاسیس
دوما، روسیه همچنان از نظر اجتماعی عقب مانده ماند.
در دیگر کشورهای اروپایی،
دموکراسی در اواخر قرن نوزده باعث تحولات مهمی شده بود اما در روسیه این امر وجود نداشت و مهمترین مانع برای این تحولات، سیستم حکومتی پادشاهی بود. پادشاه روسیه مدعی تقسیم قدرت بود که از طریق نجیب زادگان و اشراف حمایت می شدند و از ثروت زیاد و امتیازهای فراوانی استفاده می کردند. طبقه متوسط که تعداد شان کم بود به حساب نمی آمدند و اجازه اعتراض به دولت را نداشتند. با دهقانان که بیشتر جمعیت روسیه را تشکیل می دادند به شدت بدرفتاری و هر نوع اعتراضی نیز به شدت از طرف حاکمان متوقف می شد.
تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در
انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته می شود. اختراعات جدیدی مثل
ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید می کرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و
آمریکا رسید.
راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانه ها کار و در
شهرها زندگی می کردند.
ملی گرایی در قرن نوزدهم باعث ایجاد تغییراتی در نقشه اروپا شد. ملتهایی مثل آلمانیها و
صربها، بر ضد امپراتوریهایی که بر آنها حکومت می کردند، شوریدند و به کشورهای مستقل تبدیل شدند.
آلمان و
ایتالیا طی سلسله جنگهایی، به وحدت و یکپارچگی دست یافتند. برخی از کشورها نظیر
لهستان و ایرلند بعد از جنگ جهانی اول به استقلال رسیدند.
بحران در روسیه
انقلاب صنعتی
قحطی در ایرلند
ملی گرایی در اروپا
علم و تکنولوژی