در زمان حکومت
عثمان، عدهای از ساکنین ساحلی،
کبکی را شکار کردند و پختند و تقدیم عثمان و یارانش کردند.
یاران عثمان چون در
احرام بودند، از خوردن خودداری کردند اما عثمان به آنها گفت:« این پرنده را نه ما شکار کردیم و نه دستور شکارش را دادهایم. گروهی که مُحرم (در حالت احرام) نبودهاند، شکارش کرده اند و به ما دادهاند، پس خوردنش اشکالی ندارد.»
مردی به عثمان گفت: «
علی علیه السلام به خوردن این گونه شکار تمایل ندارد.»
عثمان کسی را فرستاد تا امام علی علیه السلام را با خبر کند. وقتی امام علی وارد شد، عثمان گفت:« تو زیاد با ما مخالفت میکنی.»
حضرت علی علیه السلام فرمود:« یک روز برای
رسول خدا صلی الله علیه و آله کمی گوشت شکاری آوردند. پیامبر فرمود:« ما در حال احرام هستیم. این گوشت را به کسانی که مُحرم نیستند بدهید.» آنها که آن روز را به یاد دارند، خدا را در نظر بگیرند و گواهی بدهند!»
دوازده نفر از اصحاب گواهی دادند که چنین است. آن گاه حضرت علی علیه السلام فرمود:« روز دیگری هم برای پیامبر پنج دانه تخم مرغ آوردند. پیامبر فرمود:« ما در حالت احرام هستیم. این ها را به کسانی که مُحرم نیستند بدهید.» آنها که آن روز را به یاد دارند، خدا را در نظر بگیرند و گواهی بدهند!»
باز دوازده نفر از اصحاب پیامبر گواهی دادند. عثمان برخاست و وارد خیمهاش شد و از غذایی که آورده بودند، نخورد.
منابع:
- بحارالانوار، ج40، ص 237 --------- مناقب
مراجعه شود به: