حارث همدانی می گوید:
شبی در خدمت
امیرالمؤمنین علیه السلام بودم. به او عرض کردم:« از شما خواسته ای دارم.»
فرمود:« مرا برای درخواستت شایسته می دانی؟»
گفتم:« آری، ای
امیرالمؤمنین.»
فرمود:« خداوند به تو پاداش خیر دهد.»
برخاست و چراغ را خاموش کرد و نشست، سپس چنین گفت:« چراغ را خاموش کردم تا خواستهات را بدون شرم بیان کنی. از
رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود: خواستهها و نیازها امانتی است از سوی خداوند در سینهی بندگان. هر کس آنها را کتمان کند، برایش ثواب عبادت نوشته می شود و اگر اظهار کند، بر هر کس بشنود واجب است آن را برآورده سازد. اکنون خواستهات را بگو.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 41، ص 36، حدیث 13 ------ فروغ کافی