یکی از افرادی که در برابر انحرافات حکومت
عثمان موضع جدی گرفت،
ابوذر، صحابی بزرگ و گرانقدر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بود. عثمان ابوذر را از اظهارنظر در امور اجتماعی منع کرده بود ولی ابوذر می گفت اگر تیغ بر گلویم بگذارند هم از نقل سخنان پیامبر خودداری نخواهم کرد .
پافشاری ابوذر در افشاگری بی پروا از اقدامات غلط حکومت عثمان باعث شد عثمان او را به
شام تبعید کند ولی ابوذر در شام نیز از اعتراض و انتقاد باز نایستاد. از این رو
معاویه وجود او را برای شام و حتی
عراق خطرناک دانست و او را با وضعیت سخت و ناگواری به
مدینه فرستاد به طوری که وقتی ابوذر به مدینه رسید، بدنش نحیف و رنجور شده بود.
عثمان این بار ابوذر را به
ربذه تبعید کرد و دستور داد کسی او را همراهی نکند ولی
حضرت علی علیه السلام ابوذر را بدرقه کرد و هنگام وداع با او سخنانی به این مضمون ایراد فرمود:« ابوذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی ببند که به خاطر او خشم گرفتی. این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند و تو برای دین خویش از آنان ترسیدی. پس آن را که برایش از تو ترسیدند، به خودشان واگذار و با آنچه برایش از آنان ترسیدی بگریز. به زودی خواهی دانست فردا چه کسی سود خواهد برد و آن کس که همگان بر او حسد برند، چه کسی است.
اگر آسمانها و زمین در بر بندهای ببندد و او از خود بترسد، خداوند برایش میان آن دو راه گریزی قرار میدهد. جز حق مونس تو مباشد و جز باطل تو را نترساند. اگر دنیای آنان را میپذیرفتی تو را دوست میداشتند و اگر از آن وام میگرفتی تو را در امنیت نگه میداشتند.»
منابع:
- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 171
- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 2